آماده برای المپیاد اماده به قلم میلاد صمیمی نعمتی
میلاد صمیمی نعمتی | چهارشنبه, ۲۰ شهریور ۱۳۹۲، ۰۹:۱۴ ب.ظ
- ۱۲ نظر
- ۲۰ شهریور ۹۲ ، ۲۱:۱۴
آغاز یک حرکت بزرگ ...رادیو پیشاهنگی
از آغاز سفر دو دل بودم...
حس بغض! خیلی سخت بود...
آنطرف حضرت زینب (س) اینطرف امام رضا(ع) حرم بودیم و روضه حضرت زینب تو گوشمون یا زینب(ص)
چشم حرامی با حرم روبرو شد...حرم روبرو شد...حرم رویرو شد...بیا برگرد خیمه ای کس و کارم من و تنها نگذار ای علمدارم...آب به خیمه نرسید فدای سرت...فدای سرت...
الله اکبر...
همه مسئولیم...
زنگها به صدا در میاید و خبر از حادثه ای میدهد!
همه با سلام و صلوات دعا میکنند که کسی آسیب ندیده باشد یا کشته ای نداشته باشیم.
از دور نور زیادی مشخص است انگار لاستیک آتش زده اند.
نزدیکتر میروی حس میکنی یک کامیون لاستیک آتش گرفته است.
اینها همه توهم بود.