سید علی منیری پدر علم نوین جهاد فرهنگی

روزهای اول حضورش در سازمان جوانان هلال احمر بود اولین دیدارمان در طرح اخوت ...
طرح مشترکی با سازمان جوانان و سازمان بهزیستی کشور
میگفتند حکمتی داشته شما در این جمع باشید.
خودم هم حکمتش را نفهمیدم.
اما حالا...
میگفتند سید جوانی است مسئول جذب و سازماندهی سازمان جوانان هلال احمر شده بود.
ندیده بودیمش تا آن روز...

 

همه در محل موزه جمعیت هلال احمر در ساختمان ستاد سازمان جوانان دور هم جمع شدیم.
همه بلند شدند به احترام حضورش.
یالطیف...
آنقدر محکم و قوی صحبت میکرد که همه مسئولین و اعضای حاضر در سالن جذب شیوایی سخن و نگاه عمیقش شده بودند.
گذشت و گذشت و گذشت...
ناگهان چشمانمان را باز کردیم دیدیم چیزی بیش از 5 سال شاید کمتر و بیشتر از این داستان گذشت و گذشت و گذشت...
بخواهم برنامه و کارهایی که کردیم در این مدت را نام ببرم وقت کشی است.
باید بگویم حکمت آن روزها برکت این عهد اخوت...
جاری شد در زندگیمان امدیم و با او بیشتر وقت گذاشتیم و در کنار بقیه دوستان قدم به قدم کار کردیم.
شاید بخاطر این خیلی سخت است نبودنش ..برای من...شاید تقصیر دوربین است....
شاید قلم...
نمیدانم.
فقط میدانم منیری آغاز گر حرکت بزرگی بود

 

منیری کار بزرگی که کرد این بود که سلطه نام ننگینی که سالها مانند بختک بر روی پیشاهنگی سایه افکنده بود و انحصاری شده بود را بشکند.
منظورم این است که هر جا سخن از پیشاهنگی بود همه میگفتند برای شاه هست..اینا طاغوتی هستن!
این زمان شاهیه...خطرناکه برای طاغوته!
اما با تلاش و دید استراتژیک سید علی منیری طلسم شکسته شد و نام طاغوتی بودن از روی تشکیلات پیشاهنگی برداشته شد و روش و منش پیشاهنگی گره خورده با اموزه های دینی و مذهبی(اسلام،شیعه) پا به عرصه خدمت رسانی به مردم کشور نهاد با اموزه های زیادی که در برنامه های اموزشی و کتابهای درسی فانوس پیش بینی شده بود جوانانی اگاه و اجتماعی،بصیر و پشتیبان ولایت فقیه،کار امد و مفید برای جامعه (دوستان خانواده و...) ...
اینها همه نتیجه این حرکت جهادی است.

 

 

به جرات میتوانم بگویم منیری پدر علم نوین جهاد فنی بود از این لحاظ میگویم جهاد چون مسئولیت و سازندگی را در یک کلام در پیشاهنگی خلاصه کرده بود.
پیشاهنگی زمینه ساز شناختها بود که ریشه اش در اعتقادها و بهارش بحرانها و حوادث و گرفتاریها بود که گره گشا و حلال مسائل میشود دست افتاده ای را میگیرد.مدیری تربیت میکند که در راه اسلام در راه بشر دوستی و صلح که پیام دین ما است قدم بر میدارد و زمینه ساز تحولی عظیم در ابعاد جامع شخصیت اجتماعی جامعه تحول اقتصادی و بروز خلاقیتها میشود.

 

 

 

وقتی که ریشه های نهضت قوی و محکم شکل گرفت دیگر نگران بحران ها و حوادث نبوده ایم و نتیجه اش را در ابتدای راه دیدم. پیشاهنگان در مناطق زلزله زده کولاک مهرورزی ایجاد کردند.کولاکی به نام نجات کودکان از اثرات پس از بحران ان روزها...یادش بخیر...اهر ..هریس ورزقان و چندین روستا که بخواهم نام ببرم خود ساعتها نام است و تجربه و شکوفایی...منیری با احساسات و عادتهای زندگی پیشاهنگی را هدایت نمیکرد بلکه با سنجش و ارزیابی و انتخاب قدم در این عرصه نبرد فرهنگی گذاشت.نبردی که به قول حاج همت:
برای اینکه خدا لطفش و رحمتش و آمرزشش شامل حال ما باشه باید اخلاص داشته باشیم و برای اینکه ما اخلاص داشته باشیم سرمایه میخوایم که از همه چیز واجب تره و برای اینکه از همه چیزمون بگذریم باید شبانه روز دلمون و وجودمون و همه چیزمون برای خدا باشه انقدر پاک بشیم که خدا کلا ازمون راضی باشه قدم بر میداریم برای رضای خدا حرف میزنیم برای رضای خدا شعار میدیم برای رضای خدا میجنگیم برای رضای خدا همه چی و همه چی خواست خدا باشه که اگر چنین شد پیروزی نزدیکه چه بکشیم و چه کشته شویم اگر اینچنین باشیم پیروزیم و هیچ ناراحتی نداریم و شکست معنا نداره برای ما .
نمیخواهم تعریف الکی از خودمان و تیم کاری آقای منیری کنم انچه میگویم حقایقی است که در جایی به این صراحت مطرح نشده است.
جایی نوشته بود باید سرمایه را به جریان انداخت و گرنه احتکار است و باید در راه حق و در راه درست به کار انداخت وگرنه اسراف است و زیان و این همان درس کوتاه و پر مغز قرآن است که میگوید: انالله وانا الیه راجعون...
امیدوارم عمق حرفهایم را درک کنید.

 

 

از کسی باز خواست نمیشود که چرا استعداد نداشته ای! چرا توان نداشته ای!؟
اما از همه ما و تک تک ما میپرسند چرا استعداد را به جریان نینداخته ای؟
باز خواست سنگینی است.لتسئلن یومئذ عن النعیم...(تکاثر8)
سید علی منیری کسی بود که در سازمان جوانان هلال احمر استعداد ها را به جریان انداخت حرکت نعمت های موجود در سازمان جوانان بود.منظورم نیروهای جوان و خوش فکر سازمان جوانان هلال احمر است...منظورم فرد خاصی نیست همه و همه جوانان...منیری تفکری که داشت این بود که هیچ عضوی در سازمان جوانان غیر مفید نیست و همه اعضا کارا و مفید هستند که با مدیریتش این نکته را برای همه روشن ساخت و بر همگان نمایان ساخت که میشود به جوانان اعتماد نمود.
حس میکنم منیری سرمایه ای در جمعیت هلال احمر به یادگار گذاشت آن هم در سازمان جوانانش...

 

 

برکت ها...با قری ها ...شاید صمیمی ها... 
اثر صحبتها و منشهای پیشاهنگی را در خود و دیگران میبینم.
پیرفت حاصل شد.تغییر مثبت...
تعبیر قشنگی است 
در درون انسان دریایی است از این رودخانه های عشق و ترس و امید و تقلید و تلقین و تحمیل و ... و هر کدام از این عاملها میتوانند انسان را بسازند و تربیت کنند او را پیش برانند و یا عقب ببرند و یا راکد نگاه دارند.منیری باعث پیشرو شدن و مرد عمل شدن خیلی از این جوانان شد.

 

 

شاید کسی این ها را ندید.
کسی منشا این حرکتهای بزرگ را نشنید و درک نکرد.
شاید عده ای بودند که هر اتفاقی بد و منحوسی را که موجب ضرر کردن اش بود را به گردن پیشاهنگی می انداخت و میگفت باعث این بد بختی پیشاهنگی است. در حالی که عدم مدیریت خودش و تفکر اکبندش موجب این اتفاقات در محدوده اش بوده که با بیمسئولیتی و خیال راحت کاسه و کوزه ها را سر پیشاهنگان خالی میکردند!
اما نمیدانستند:
ما زنده از آنیم که ارام نگیریم...موجیم که آسودگی ما عدم ما است...
میخواهم منیری را تشریح کنم.
منیری.
مسئول مسئولیت پذیر:شاید خیلی ها در این سازمان و سازمانهای مشابه مسئولیت داشته باشند ولی مسئول نیستند و بیخیال...
اما منیری مسئولی بود که با وجدان و مسئولیت پذیر بود و این را به همه ما آموخت.
نگاه استراتژیک
یک کلام حرف که میزد پای حرفهایش بود و یا لطیف را که میگفت اراده پولادین اش در ما اثر میکرد.
راهنما:حرفهایش و نکاتی که میگفت راهنمای همه ما بود.مثل یک پدر مهربان که فرمانده ای دلسوز جوانان بود.
یک جهان : یک جهان حرف یک جهان عمل یک جهان ایده و پیشرفت بود دنیای ناشناخته و اسرار آمیزی است که شاید سالها بعد پی به وجودش ببریم.
حس میکنم نام منیری و منیری ها با پیشاهنگی گره خورده گره ای گره گشا...گره ای مثبت.

 

خبر رفتن سید علی منیری برایم دردناک بود.زیرا سالها مانند برادر و خواهر در کنار بچه های ستاد و پیشاهنگان و جوانان کار کردیم و در برنامه های مختلف خاطراتی برایمان مانده است که یک دست را قلم میدهد و یک دست را به اشاره،چشم را اشک هایمان شستشو میدهد...از خیس حسرت اشکهای نبودنت... سید علی منیری...

 

برای دکتر مظفر هم آرزوی سلامتی میکنم و بی شک در طول حضور دکتر مظفر و تیم کاریشون در سازمان امداد و نجات حرکت مثبت و پیشرفت چشم گیری را شاهد بودیم که بی شک ثواب و اجر معنوی این اعمال نیک در زندگی دنیوی و اخرویشان جاری خواهد شد. هر جا که هستید حق نگهدارتان.

ایمن بمانید صمیمی...