آنجا همه امدادگران گریه می کردند..به قلم شاهین فتحی
معاون امداد و نجات جمعیت هلال احمر استان تهران
آنجا همه امدادگران گریه می کردند.... .
چهارشنبه، بهشت زهرا، قطعه نام آوران، نام آورانی که قلبهایشان هنوز می تپد .......
چهارشنبه، بهشت زهرا، قطعه نام آوران، نام آورانی که ریههایشان هنوز تنفس می کند .......
چهارشنبه، بهشت زهرا، قطعه نام آوران، نام آورانی که زنده به نام نیک اند .......
چهارشنبه، بهشت زهرا، قطعه نام آوران، و امدادگرانی که همه گریه می کردند .......
امدادگران صحنه های آسیب، امروز در سوگ دوستی گریه می کردند که پا به پای هم بزرگ شده بودند، در شادی ها و ناخوشی ها یار و غمخوار یکدیگر بودند، و امداد را به خاطر خدمت رسانی به خلق خدا انتخاب کرده بودند، و امیدوار به فضل و کرم پروردگار روزها و شب ها را در سخت ترین شرایط در راستای کمک به آسیب دیدگان طی می کردند. آنان با هم بزرگ شده بودند و با هم "بزرگ" مانده بودند.
اما حالا یکی شان جمع دوستان را ترک گفته بود، بی خداحافظی! یکی شان پر کشیده بود؛ و چه پر کشیدنی! کاش می توانستیم نسیم بال ملائک را آنگاه که او را با خود به بالا می بردند حس کنیم.
"محمد حسن قربی"، امدادگری که نه تنها در دوران با شکوه زندگی دنیایی، امدادگری و کمک به آسیب دیدگان شیوه او بود، بلکه در مسیر آسمانی خویش، با اهداء اعضایش چندین نفر را حیات دوباره بخشید.
به راستی ایشان در دامان کدامین مادر و پدری پرورش یافته و در کدامین مکتب شیوه ایثار را آموخته، که "حیات" بخشیدن شیوه پیش از مرگ و پس از مرگ اوست.
می گویم مرگ، نه او که نمرده است، قلبش در حال تپیدن است، ریههای اش در حال نفس کشیدن است و ... او نمرده است. او نخواهد مرد.
آفرین باید گفت به پدر و مادری که او را این چنین تربیت کردند، آفرین باید گفت به پدر و مادری که او را در دامن پاک خود پرورش دادند، و آنجا که می بایست این هدیه را بازگردانند، بزرگ منشانه رضایت به اهداء اعضاء او دادند، این چنین والدینی سزاوار سپاس اند، حالا اگر غم دوری هم پشت آنان را بشکند با دیدن انسان هایی که حیات دوباره یافته اند، استوار به این مصیبت صبر خواهند کرد.
"محمد حسن"؛ امدادگر عزیز و نجیب ما، گرچه در یک تصادف و در مرگ مغزی جان به جان آفرین تسلیم نمود، اما نام و یادش، و شیوه جوانمردی اش، برای ما امدادگران به یادگار خواهد ماند.
|
|
می توانستی محبوبیت را از خیل عزادارانی که گرد پیکر او را گرفته بودند ببینی. افرادی که از مسئول و غیر مسئول برای تشیع آمده بودند، یک ویژگی بارز داشتند، آنان همه امدادگر بودند؛ از رئیس سازمان امداد و نجات کشور و مدیر عامل هلال احمر استان تهران گرفته تا همه دوستان و آشنایان او.
چه زیبا مرگی را خداوند برایش رقم زد؛ و چه اشک هایی امروز در فراق او در بهشت زهرای تهران فرو چکید. خدایش رحمت کند.
این مصیبت را به خانواده ی معظم ایشان، و به همه امدادگران ارجمند استان تهران تسلیت عرض می نماییم. جسم او را در قطعه نام آوران به خاک سپردند در روزی که آنجا امدادگران همه گریه می کردند.... .
منبع: http://www.tehranrcs.ir
- ۹۲/۱۱/۰۳