بیژن دفتری مهره ای بود که نسوخت...به قلم میلاد صمیمی نعمتی
میلاد صمیمی نعمتی | پنجشنبه, ۱۴ آذر ۱۳۹۲، ۰۹:۲۳ ب.ظ
*دفتری مهره ای بود که نسوخت!*
تیتر سنگینی است.
اینکه یک غول امداد و نجات و مطرح در جهان را بیماری زمین گیر کند.درد بزرگی است...
این روزها ادمهای زیادی هستند که خود را میخورند و در غم از دست دادن مردی بزرگ که زندگی و جوانی اش را در مسیر نجات گذاشته بود از درون خود فریاد میزنند و های های گریه میکنند.
شاگردش باشی یا دوست و رفیقش فرقی ندارد.
ناراحت میشوی وقتی مردی که سالها نامش گره خورده با امداد و نجات بود را از دست بدهی!
میخواهم عمق ناراحتی جامعه امداد و نجات کشور را در کلماتی خلاصه کنم.
اما خود را سرزنش میکنم که قلمم این روزها خط سیاهی مرگ را به دنبال خود یدک میکشد.
یاد استاد می افتم...
روزهایی که در پژوهشکده سوانح طبیعی بی اختیار نگاهم به چشمانش می افتاد.
کنار درب اتاقش می ایستاد و دقایق زیادی در بین دانشویان بود.درد و دلهایشان را گوش میداد.
مشکلاتشان را پیگیر بود و گره گشای سختی ها بود.
کاش دوباره کلاسهای استاد تکرار میشد.
خوشحالم حرفی میزد یادداشت میکردم.
ناراحتم که خوبان همه میروند...
اما دفتری مهره ای بود کلیدی که نسوخت!
منظور این است که خدا را شاکریم حد اقل برای یکبار هم که شده به پیشکسوتان امداد و نجات بها داده شد و قبل از مرگشان کتاب تجربیاتشان برای همگان تهیه شد و گنجینه ای ماندگار تبدیل شد.
مطمئنم استاد دفتری هم با روحی ارام این جهان را ترک کرد.
ای کاش توجه به پیشکسوتان در کشور بیشتر شود و امیدوارم نرسد زمانی که ناگهان افسوس رفتن ستاره ای دیگر را بخوریم.
ادامه دارد...
