تارنمای یک نجاتگر

دست نوشته های میلاد صمیمی نعمتی

تارنمای یک نجاتگر

دست نوشته های میلاد صمیمی نعمتی

تارنمای یک نجاتگر

اینجا روایتی است از لحظه های مرگ و زندگی
لحظه های نجات جان یک انسان
لحظه های نجات یک زندگی
همه میگن چرا فوریتهای پزشکی نخواندی؟
من در جواب میگم:نجات کشورم مهم تره...
زندگیمان وقف نجات جان شما . . .
ایمن بمانید
میلاد صمیمی نعمتی
تکنسین عملیات امداد و نجات
کارشناس مدیریت عملیات امداد و نجات
نجاتگر جمعیت هلال احمر استان تهران و مازندران
ارزیاب سازمان جوانان هلال احمر
مربی امدادونجات جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران
مدرس طرح ملی دادرس سازمان جوانان جمعیت هلال احمر
داور المپیاد کشوری آماده وزارت آموزش و پرورش و سازمان جوانان هلال احمر
عضو فعال سازمان جوانان جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران
دبیر کانون دانشجویی دانشکده هلال احمر استان تهران
عضو فعال سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران
موسس انجمن علمی دانشجویان آتش نشان اولین انجمن علمی دانشجویان آتش نشان کشور
شهروند برگزیده کشور در اولین جشنواره شهروند برگزیده ایران
جوان برتر کشور در جشنواره حضرت علی اکبر(ع)
Saving Lives Through Education
نجات جان افراد ، از طریق آموزش
همه مسئولیم برای نجات جان مردم کشور خود و مردم جهان تلاش کنیم
این تلاش میتواند در صحنه یک جنگ باشد میتواند در فضای سایبری باشد
مهم فقط نجات است! نجات!
ایمن بمانید صمیمی
...............................................
پل ارتباطی ما:
ircs@chmail.ir
09213158528
تلگرام @rescuer
شبکه مستند ایثار
http://www.aparat.com/MILADRESCUE
شبکه ماه نو
http://www.maheno.net/profile/miladrescue
:Twitter
miladrescue@

نویسندگان
پیوندهای روزانه
پیوندها
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
  • ۲۵ آبان ۹۸، ۱۵:۳۵ - فرم شناسایی اولیه شرکت‌های خدمات فنی و مهندسی
    عالی
  • ۱۹ بهمن ۹۴، ۱۸:۰۵ - سجاد سرابی-خوزستان
    روحش شاد

۱۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «هلال احمر ایران» ثبت شده است

نود و چندی پیشرفت به رنگ هلال!

میلاد صمیمی نعمتی | سه شنبه, ۱۶ دی ۱۳۹۳، ۱۲:۵۶ ق.ظ

هلال احمر جمعیتی همه فن حریف و در عمق مردم در سراسر جهان.
مدیریت در هلال احمر کار پیچیده و سختی است همانگونه که هر شغلی تخصص میخواهد مدیریت در هلال احمر نیز باید آنقدر مدیر باشی تا بتوان چنین سیستم بزرگی را مدیریت کنی!
انقدر که در یک زلزله جان مردم را نجات دهی و تا چندین هفته اثرات آن را مدیریت و کنترل کنی! به قولیکی از دوستان که در جلسه ای میگفت هلال احمر مانند آش شله قلمکار است که مدیریت در آن همه فن حریف میطلبد!
از سیل و طوفان و بقیه دردسرهای مدیریتی انها بگذریم هلال احمر بی شک از اغاز تاسیس خود تا کنون مدیران زیادی را به خود دیده که هر کدام با تخصص و حرفه ای خاص همراه با تیم مدیریتی خود توانسته اند عملکردی داشته باشند که خوشبختانه بعد از نود و چند سال بی شک هلال احمر هیچ عقبگرد و پس رفتی نداشته است! اگر هم چیزی بود آنقدر کوچک و محدود بود که یا دیده نشد یا به مصلحت حرفی بازگو نشد.
از همه اینها بگذریم افتخار بزرگی است که نود و چند سال پیشرفت مستمر در کارنامه عملکردی جمعیت هلال احمر امری بسیار مهم و قابل تحسین است! اما توجه کرده اید قالب مدیران ارشد هلال احمر در بیشتر موارد غیر هلال احمری بوده اند و پیش از ان در نهاد و سازمانی دیگر فعالیتهای خود را داشته اند!
با این وجود پیشرفت چشم گیر هلال احمر باز هم شگفت انگیز است!
حالا فکر میکنم مدیرانی از جنس هلال احمر اگر این نود و چند سال در راس کار بودند این پیشرفتها 100% بیشتر از انچه اکنون مشاهده میکنیم بر همگان نمایان بود.
من به عنوان یک داوطلب هلال احمر به همه مدیران گذشته و حال از 20 بیست
میدهم

اگر هلال احمری بود 21 میدهم.شما چطور؟
معیار شما برای هلال احمری بودن یا نبودن در چیست؟ آیا اینکه کسی کارت عضویت هلال احمر را داشته باشد کافی است؟ یا سابقه و تعهد هم چاشنی کار میدانید؟
به نظر من هر کسی که برای مردم خدمتی به یادگار میگذارد یک هلال احمری است! حد اقل فکرش و قلبش رنگ و بوی هلال احمری دارد. انچه من دیدم از روزهای اخر دکتر نوربالا تا همین روزهای دکتر فرهادی همه و همه عشق و مهرورزی و تلاش برای اهداف هلال احمر بود در همه شرایط تلخ و سخت از زلزله های بزرگی همچون زلزله بم تا صحنه های امدادرسانی در اهر هریس ورزقان تا بوشهر و ایلام و ... درود به همه شما هلال احمری های عزیز.ایمن بمانید صمیمی
دی 93
شب انتخاباتی دیگر
انتخاب رئیس جمعیت هلال احمر کشورم ایران!

نمره همه شما 21 

  • میلاد صمیمی نعمتی

سقوط عجیب کامیون و عملیات گروه نجات در دره+تصاویر

میلاد صمیمی نعمتی | جمعه, ۱۴ آذر ۱۳۹۳، ۰۴:۵۰ ب.ظ

این مطلب را در فارس نیوز بخوانید: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930917000028

پاییزی دیگر و تگرگ های بی امان آسمان به زمین سر به فلک کشیده محور هراز !

شاید کمتر کسی پا در جاده فرعی گل زرد گذاشته باشد،جاده ای خاکی که مسیر رسیدن به غار گل زرد و دسترسی آسان گله داران قدیمی منطقه لار و پلور  پلور است.

مقدمه نوشته ام گواه یک حادثه در این مسیر است!

همه در حال آماده سازی تجهیزات پایگاه بودیم و امادگی بالایی برای انجام عملیات داشتیم.

خودروی نجات هم در حال اماده سازی برای پاسخگویی به عملیاتهای احتمالی بود.

جمع هم جمع عملیاتی بود من و خسرو باقری و سجاد آراسته و ...

خسرو با خونسردی تمام میگفت من تو پست باشم حادثه نداریم یا اگرم باشه بخیر میگذره!

از اعتماد به نفسی که داشت خوشم اومد ولی دلم شور میزد و حس میکردم چند روز سخت و عملیاتی را خواهیم داشت.

شارژر گوشی را نیاورده بودم با خودم و دغدغه فکریم شده بود اینکه چجوری گوشی را شارژ کنم که خاموش نشه!

اومدم چنتا عکس و چند صحنه فیلم از آماده سازی خودرو گرفتم و رفتم پیش بچه های راهداری گفتم اقا شارژر کسی داره؟

هیچکس شارژر نداشت و اومدم بیام بیرون یه مزدا دم پایگاه وایساده بود و داشت با خسرو صحبت میکرد.

پرسیدم چی شده سجاد گفت میلاد بجنب کهیه ماشین افتاده تو دره!

تا اینو گفت ناخوداگاه  تصویر یه خودروی سواری مثلا پراید تو ذهنم نقش بست که افتاده ته دره!

سریع سوار امبولانس شدیم و دوربین را روشن کردم.

خسرو و سجاد با نجات رفتن من هم با امبولانس همراه با نورا... زارع به سمت محل حادثه در منطقه گل زرد راهی شدیم.

هوا تاریک تاریک بود و چراغهای چشمک زن خودروی نجات و نور یه خودروی دیگه از دور مشخص بود بارندگی هم ادامه داشت و تگرگ شروع شده بود با شدت کم.

جاده خاکی تبدیل به جاده گلی شده بود و حرکت در اون بسیار خطرناک بود.

به صحنه رسیدیم نزدیک که شدیم از داخل امبولانس نورخودرو را دیدم متوجه شدم کامیون داخل دره افتاده.

هیچ چیز دیگه ای معلوم نبود.

از افرادی که در محل بودن اطلاعاتی گرفتم و گفتن که مصدوم پایین افتاده.

سریع خسرو با یه حلقه طناب خودشو به مصدوم رسوند منم سریع با پتو رفتم بالا سر مصدوم و وضعیتش را بررسی کردیم.

مصدوم بیشتر ترسیده بود و به قیافش میخورد ادیکت باشه × !

نور پرژاکتور خودروی نجات که منطقه را روشن کرد با دیدن صحنه حادثه گرخیدم!

همه شهادت میدادن که تا حالا تصادف این شکلی ندیده بودن و عملیات اینطوری نداشتن!

قضیه از این قرار بود که با روشن شدن منطقه یک غلتک  که به روی کامیون بسته شده بود در دره مشاهده شد.

همه میگفتن چجوری ممکنه خودرو به این سنگینی اون ور دره افتاده باشه!

همه هنگ کرده بودن!

به هر شکلی بود مصدوم را پتو پیچ کردیم  تا دمای بدنش حفظ بشه و سریع روی بسکت تثبیتش کردیم.

نگران این بودم خادیی نکرده غلتک و کامیون یهو به روی ما نیوفتن.

چون واقعا مهار این دو خودرو غیر ممکن بود.

از مردم خواستم از لب دره برن کنار چون ریزش سنگ اذیتمون میکرد.

چند نفر هم از مردم اومدن کمک منطقه شیب دار بود و تا دم امبولانس مصدوم با سر انتقال دادیم.

بالای دره که رسیدم فکر کردم جنگه!

همه اومده بودن از بچه های راهداری و پلیس تا بچه های آب معدنی و محلی ها و ...

انقدر شلوغ بود که  خدا میدونه!  لودر و خودروهای مختلف و آدمهای رنگ و وارنگ که صحنه را نگاه میکردن و ما رو تشویق کردن.

همه خوشحال بودن که مصدومان نجات پیدا کردن.

بردیمشون داخل آمبولانس  اقدامات تکمیلی را انجام دادیم.راننده غلتک هم ازناحیه سر دچار جراحت شدیدی شده بود.

لب جاده دم پایگاه ، بچه های اورژانس منتظر ما بودن که مصدومین را بهشون برسونیم و انتقال بدن به بیمارستان.

سریع به جاده رسیدیم و مصدومین را تحویل بچه های اورژانس دادیم.

نکته جالبش این بود که راننده حافظه کوتاه مدتش دچار اختلال شده بود بیش از صد بار از من پرسید راننده غلتک چی شد؟ خونی که روی سنگها ریخته شده بود مال کی بود؟ منم خداوکیلی دیگه داشتم قاط میزدم :) ولی با ملایمت و مهربانی پاسخشو میدادم تا رنجش خاطری پیش نیاد.

خدا به بچه های 115 رحم کنه که باید این مصدوم پر حرف را تا درمانگاه یا بیمارستان میرسوندن! 

آخر عملیات امداد و نجات را عشقه! شستشوی امبولانس از گل و لای و خون

 

 

  • میلاد صمیمی نعمتی

زلزله تهران افسانه یا واقعیت ؟

میلاد صمیمی نعمتی | چهارشنبه, ۱۲ آذر ۱۳۹۳، ۰۸:۱۰ ب.ظ

شاید بر همگان واضح و شفاف باشد که تهران روزی خواهید لرزید! 

لرزه ای که میلیونها لبخند را در هم می شکند.

لرزه ای که میلیونها قلب را به تپش می اندازد و شاید از تپش باز دارد! 

نفسهایی حبس شود! 

شاید نفسهایی نیز حبس شده باشد در اضطراب روزی نامعلوم! 

روزی به نام زلزله تهران! 

شایعه باشد یا دروغ راست باشد یا حقیقت،حقیقت این است که جامعه آماده و تاب آور در برابر بحران ها و حوادث و سوانح جامعه ما نیست! 

جامعه مضطرب و نگران از چیزی که به دست خودش خطرساز شده است! 

دستی به نام بشریت. دستی به نام انسانها !

بیاییم با آمادگی خود و خانواده هایمان هرکدام با افتخار شعار هر خانواده یک گروه امداد و نجات را بر زبان داشته باشیم!

به امید روزی که شعار هر خانواده یک امدادگر به شعار هر خانواده یک گروه امداد و نجات تغییر کند!

ایمن بمانید 

میلاد صمیمی نعمتی / آذر 93

...............................................................



بیانیه پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله در خصوص شایعه زلزله در تهران 

در طی یکی دو روز اخیر، شایعه ای مبنی بر احتمال وقوع زمین لرزه در تهران قوت گرفته و موجبات نگرانی عده زیادی را فراهم آورده است. همانطور که بارها در موارد مشابه اطلاع رسانی لازم توسط این پژوهشگاه صورت پذیرفته، مجدداً یادآور میگردد که بر اساس دانش کنونی پیش بینی زمانی وقوع زمین لرزه امکانپذیر نیست. 

بدلیل پیچیدگی زیاد پدیده زمین لرزه، تاثیر عوامل بسیار زیاد و غیر قابل اندازه گیری در ایجاد آن، و از همه مهمتر رفتار متفاوت زمین قبل از وقوع زمین لرزه های مختلف، حتی در مواردی که در یک منطقه و روی یک گسل واحد تکرار می شوند، بشر تاکنون موفق به پیش بینی موفقیت آمیز زمان وقوع زمین لرزه با ضریب اطمینان بالا نشده است. در دو سه دهه اخیر، با درک و شناخت بعضی عواملی که قبل از وقوع زمین لرزه روی می دهند (پیش نشانگرها)، تلاش های زیادی برای پیش بینی زمین لرزه بر اساس پیش نشانگرهای مشاهده ای صورت گرفته که تقریباً در هیچ موردی و در هیچ نقطه جهان، پیش بینی کوتاه مدت زمین لرزه، یعنی اعلام وقوع زمین لرزه ساعاتی یا چند روز تا چند هفته قبل از وقوع آن، موفقیت آمیز نبوده است.

متاسفانه عده ای مشاهده پیش نشانگرها را به وقوع قریب الوقوع آن نسبت داده و اقدام به پیش بینی زمین لرزه می کنند که مبنای علمی و منطقی ندارد. تعداد مواردی که پیش نشانگرهای زمین لرزه بخوبی بر وجود آنومالی های قابل توجه دلالت داشته ولیکن زمین لرزه ای اتفاق نیفتاده است، بسیار زیادند. چه بسیار زمین لرزه های بزرگی که بدون داشتن هر گونه پیش نشانگر مشخصی روی داده اند! در هر حال، حتی اگر بتوان چندین پیش نشانگر را هم بطور همزمان مورد پایش قرار داد و در هریک آنومالی هائی را دید، باز هم آنچه غیر قابل تعیین است، زمان وقوع زمین لرزه بر پایه مشاهده چنین پیش نشانگر هائی است. حقیقت آن است که بر پایه مشاهده آنومالی در یک پیش نشانگر خاص، حتی با فرض صحیح بودن تاثیر چنین پیش نشانگری در ایجاد زمین لرزه و صحت روش محاسبه آن، که البته خود جای تردید و بحث فراوان دارد، پیش بینی صورت گرفته برای شهر تهران، هیچ گونه وجاهت و توجیه علمی ندارد و لذا نمی تواند از صحت لازم برخوردار باشد. 

مشاهدات و بررسی های صورت گرفته توسط این پژوهشگاه نیز، هیچگونه تغییر غیر عادی در وضعیت و آهنگ لرزه خیزی در گستره شهر تهران و یا گسل های اطراف آنرا در روز های اخیر نشان نمی دهد. پر واضح است که بر اساس مطالعات لرزه خیزی، لرزه زمین ساخت و تحلیل خطر زمین لرزه، همانطور که بارها نیز اعلام شده است، خطر وقوع زمین لرزه در گستره شهر تهران بالاست و مردم و به ویژه مسئولین همواره باید آمادگی لازم برای مواجه با چنین پدیده طبیعی را داشته باشند. همانگونه که اعلام و پیش بینی وقوع زمانی زمین لرزه در شهر تهران مبنای علمی ندارد، اظهار نظر قطعی در خصوص عدم وقوع زمین لرزه در تهران نیز به همین اندازه غیر علمی است. واقعیت امر، قرار داشتن شهر تهران در زونی لرزه خیز با پتانسیل بالای وقوع زمین لرزه است که هر لحظه امکان رویداد زمین لرزه ای متوسط تا بزرگ در آن وجود دارد. بنابراین چاره ای جز پذیرش آن و مهیا کردن خود برای مواجه با این پدیده طبیعی با بهبود کیفیت ساختمان ها، رعایت اصول و مقررات در ساخت و ساز پایدار و مقاوم در برابر زلزله، آموزش اصول پیشگیری و آمادگی جهت افزایش ایمنی بهنگام وقوع زمین لرزه، توسعه مراکز نجات و امداد و کسب آمادگیها و ظرفیتهای لازم برای مقابله و مدیریت بحران نداریم و بایستی راهبرد اساسی کشور در همین راستا تعریف و مبنای عمل قرار گیرد.

منبع:

 پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله 

  • میلاد صمیمی نعمتی

آخرین ویدیوهای شبکه مستند ایثار

میلاد صمیمی نعمتی | جمعه, ۴ مهر ۱۳۹۳، ۰۲:۳۲ ب.ظ
  • میلاد صمیمی نعمتی

جنبش حفاظت از داوطلبان ما

میلاد صمیمی نعمتی | پنجشنبه, ۳۰ مرداد ۱۳۹۳، ۱۲:۴۰ ق.ظ

Instagram

ثبت نام:  جنبش حفاظت ازداوطلبان ما

protect our volunteers

protectourvolunteers#

شما هم به ما بپیوندید...
ما امدادگران و نجاتگران داوطلب جمعیت صلیب سرخ و هلال احمر خواستار
تضمین ایمنی امدادگران و نجاتگران درحوادث و سوانح مخصوصا سوانح غیر
طبیعی مانند مناقشات داخلی و جنگ در راستای اعتراض به کشته شدن
امدادگر داوطلب در جنگ و مناقشات سوریه،غزه،عراق و دیگر کشورها که به
دست تروریستها و دیگر نیروهای نظامی مورد حمله قرار گرفته اند ضمن
محکوم کردن این جنایات خواستار احترام به قوانین بین المللی در جنگ ها
و مناقشات هستیم.
این یک حرکتی بین المللی در جهت حفاظت از امنیت امدادگران داوطلب
درسراسر جهان میباشد.

  • میلاد صمیمی نعمتی

دوره تخصصی نجات در اوار و ساختمانهای فروریخته قسمت اول

میلاد صمیمی نعمتی | دوشنبه, ۲۰ مرداد ۱۳۹۳، ۰۴:۴۷ ب.ظ
  • میلاد صمیمی نعمتی

مصدومی که فرشته نجات شد...به قلم میلاد صمیمی نعمتی

میلاد صمیمی نعمتی | شنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۲۶ ق.ظ

وقت صبحانه بود و به شدت یه

صبحانه میچسبید.
سفره صبحانه پهن شد و همه نشستیم سر سفره.
تا لیوان چای را برداشتم گلو تر کنم تلفن پایگاه زنگ زد.

  • میلاد صمیمی نعمتی

آرم و لوگوهای مفید

میلاد صمیمی نعمتی | سه شنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۳، ۰۷:۰۱ ق.ظ

نشان جمعیت هلال احمر/آرم جمعیت هلال احمر/لوگوی جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران

 

 

  • میلاد صمیمی نعمتی

واژگونی و حریق خودروی پراید در محور هراز

میلاد صمیمی نعمتی | يكشنبه, ۱ تیر ۱۳۹۳، ۰۱:۳۱ ق.ظ

PHOTO BY MILAD SAMIMI NAMATI

  • میلاد صمیمی نعمتی

سید علی منیری پدر علم نوین جهاد فرهنگی

میلاد صمیمی نعمتی | يكشنبه, ۸ دی ۱۳۹۲، ۱۱:۰۳ ب.ظ

روزهای اول حضورش در سازمان جوانان هلال احمر بود اولین دیدارمان در طرح اخوت ...
طرح مشترکی با سازمان جوانان و سازمان بهزیستی کشور
میگفتند حکمتی داشته شما در این جمع باشید.
خودم هم حکمتش را نفهمیدم.
اما حالا...
میگفتند سید جوانی است مسئول جذب و سازماندهی سازمان جوانان هلال احمر شده بود.
ندیده بودیمش تا آن روز...

 


  • میلاد صمیمی نعمتی

بیژن دفتری درگذشت

میلاد صمیمی نعمتی | پنجشنبه, ۱۴ آذر ۱۳۹۲، ۰۷:۳۵ ق.ظ

پدر امداد و نجات ایران درگذشت…

 


سال 92 سال تلخترین خبرهای عمرم بود!

92 تلختر از قبل شد! 

 

  • میلاد صمیمی نعمتی

آماده برای المپیاد اماده به قلم میلاد صمیمی نعمتی

میلاد صمیمی نعمتی | چهارشنبه, ۲۰ شهریور ۱۳۹۲، ۰۹:۱۴ ب.ظ

آماده برای المپیاد آماده

ادامه مطلب ...

 

  • میلاد صمیمی نعمتی

عملیات لاسم به قلم میلاد صمیمی نعمتی

میلاد صمیمی نعمتی | پنجشنبه, ۹ خرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۱۷ ق.ظ

عملیات لاسم محدوده مرگ و زندگی

 

روز پدر بود و ولادت حضرت علی(ع) کلا خوشحال بودیم. دور هم، هوا صاف قله دماوند خیلی زیباتر از روزهای قبل تو آسمون میدرخشید.

  • میلاد صمیمی نعمتی

فرشته ی ماندگار...به قلم میلاد صمیمی نعمتی

میلاد صمیمی نعمتی | سه شنبه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۲، ۱۲:۴۵ ق.ظ

دانلود فایل صوتی با صدای میلاد صمیمی نعمتی

http://uploadkon.ir/?file=MANDEGAR.mp4

تقدیم به همه امدادگران و نجاتگران جهان...

  •   پنجه آسمان در دستان یاری رسانتان

ای شمع روشن جاده های بیفروغ ...جاده های بی فروغ

پروانه بودنتان حقیقتی است تلخ...

هم شمع و هم پروانه...شمع و پروانه

ای حکایت لحظه های نجات ...لحظه های نجات

در ازدحام  حضور مرگ...حضور مرگ

فرشته بودنتان...ای فرشتگان نجات...فرشتگان نجات

ای ایثار گران لحظه های تمام...لحظه های تمام ...

فرشته بودنتان...فرشته بودنتان

ای ناجیان مصدومان بیپناه...مصدومان بیپناه...

ای گمنامان دنیای بی قرار ...گمنام و بیقرار

بالهایت را بگشا

پرواز را به خاطرم بسپار ای فرشته ماندگار...فرشته ی ماندگار

جاده های بیفروغ

  • میلاد صمیمی نعمتی

تصادف امبولانس هلال احمر...به قلم و روایت میلاد صمیمی نعمتی

میلاد صمیمی نعمتی | دوشنبه, ۴ دی ۱۳۹۱، ۰۲:۱۲ ق.ظ

 

نمیدونم چی شد همه چیز به سرعت رخ داد اصلا یادم نمیاد داشتیم کجا میرفتیم

 چی شده بود...

 صدای آژیر و بیسیم همراه با بوق ماشینها...

 

 از این ور نور خودروهایی که از روبرو میومدن تو مغزم غوغایی ایجاد کرده بود...گردان آمبولانس

 

  • میلاد صمیمی نعمتی

شبهای توره...به قلم میلاد صمیمی نعمتی

میلاد صمیمی نعمتی | چهارشنبه, ۱۹ مهر ۱۳۹۱، ۱۱:۰۵ ب.ظ
  • میلاد صمیمی نعمتی

تصادف در محور قائمشهر به ساری ...به قلم میلاد صمیمی نعمتی

میلاد صمیمی نعمتی | شنبه, ۱۵ بهمن ۱۳۹۰، ۰۳:۵۳ ب.ظ

به نام خداوند حکیم

  امروز در مسیر بازگشت از هلال احمر قائمشهر به سوی ساری در حرکت بودیم

 باد و باران شدید باعث آبگرفتگی خیابانها شده بود.

سوار یک پژوشدم.به سمت ساری حرکت کرم.

 اوضاع جوی بسیار متغییر و ناپایدار بود...

 

 

بعد از چند دقیقه در اتوبان قائمشهر به ساری قرار گرفتیم بارش به صورت تگرگ شروع شد جاده کاملا پوشیده از یخ شده بود.

 دید محدود بود.ناگهان جاده بند آمد.

ساعت 17:20 بود ...

 جاده بسیار شلوغ به نظر میرسید..متوجه تصادف سه خودرو شدیم..سریع از خودرو پیاده شدم ..با احتیاط و سرعت عمل همراه با دقت عمل وارد محل حادثه شدم...

 

منطقه را ایمن کردیم و خودرو ها را نیز همچنین .....

 

به سرعت مصدومین حادثه را خارج کردیم .

 

به پلیس 110 زنگ زدم درخواست آمبولانس نیز کردم.مصدومین دو زن بودند که از ناحیه اندام تحتانی و پا درد شدیدی را اعتراض میکردند.پس از معاینات

 

مشکوک به شکستگی در ناحیه استخوان ساق پا یکی از مصدومین شدیم.

 

شرایط هر دو مصدوم را تثبیت کردم و مجددا به اورژانس تماس گرفتم.

 همه این موارد در چند دقیقه کوتاه سپری شد..متاسفانه راه بند آمده بود..

 خودرو ها هرکدام پس از برخورد با دیگر به یک سو منحرف شده بودند.یک پراید به شدت با گارد ریلها برخورد کرده بود و توان جابجایی آن را نداشتیم.

 ترافیک هنوز جاده را بند آورده بود.

 خودروهای دیگر که یک سمند و یک پراید دیگر بود را از صحنه با کمک مردم خارج کردیم ولی پراید دیگر لای آهنهای گارد ریل گیر کرده بود.

 ترافیک جاده روان شد ولی خطر تازه رخ نمایان کرد.

  خودروی پراید در لاین سرعت قرار گرفته بود و هر لحظه امکان تصادف بود.

 از راننده ها در خواست مثلث خطر و علائم هشدار دهنده کردم.هیچ کدام نداشتند.

 

یک پلار قرمز برتن داشتم خیلی سری ژاکت خود را در آوردم تا پلار قرمزی که بر تن داشتم نمایان شود.باید کاری میکردیم.

 

مردم با ابتکار خود موانعی را قبل از تصادف ایجاد کردند که رانندگان متوجه خطر بشوند. نمیتوناستم بالا سر مصدومین باشم.باید کاری میکردیم.همه به فکر

 خودشان و ماشین آسیب دیدشان بودند...گفتم بجنبید ...الان تصادف میشه مجدد باید خودروها را هدایت کنیم.

 سریع با چند نفر دیگر وارد جاده شدیم و پشت گارد ریلها قرار گرفتیم تا امکان آسیب دیدن خودمان کاهش یابد زیرا خودروها به علت بارش برف و تگرگ و

 گاهی باران همراه بود دید کافی نداشتند و امکان بر خوردشان با ما زیاد بود.من اول از همه قرار گرفتم و بقیه با فاصله چند متری من قرار گرفتند و

 

خودروها را از لاین 1 به 2 و 3 هدایت کردیم.هر کدام با یک ابتکار.من با ژاکت بقیه با پارچه و یک نفر هم با یک پرچم هشدار میداد.

 

پلیس رسید..بعد چند دقیقه جاده را بستن و مجدد در خواست کمک از مردم کردیم.

 

من هم برگشتم به محل تصادف و جویای احوالات مصدومین شدم

 .خودروهم چنان لای آهنها گیر کرده بود .با تلاش مردم توانستیم رهاسازی را انجام دهیم و خودرو را به سختی فراوان به کنار جاده هدایت کردیم.

 اورژانس نیز رسید و مصدومین را به آنها تحویل دادیم.

 مردم خیلی تشکر کردند و خوشحال بودند که اتفاق بدتری نیوفتاد.

 جالبتر از هرچیز این بود که هنگام اوج کار ما در این تصادف بچه های هلال احمر بهشهر و بچه های سازمان امداد و نجات و همچنین بچه های هلال احمر اصفهان  نیز با من تماس گرفته بودند... جالب بود :) دقیقا همون موقع که کار داشتم..هیچوقت زنگ نمیزنن وقتی میزنن وسط عملیات زنگ میزنن :)

برایم جالب بود.هیچکس درست نمیتوانست تصمیم بگیرد.همه متحیر و متعجب بودند.

"درسهای اموختنی از این حادثه:"

 1.همیشه در خوردروی خود علائم هشدار دهنده داشته باشیم مانند مثلث خطر.متاسفانه در این تصادف هیچکدام از خودروها این وسیله کاربردی را نداشتند.

 2.هیچگاه برای هشدار به خودروهای دیگر وسط جاده توقف نکنید بلکه بهتر است پشت گارد ریلها قرار بگیرید و با علائم هشدار دهنده در دست خود به رانندگان هشدار دهید.(البته اگر هم شرایط متفاوت بود تصمیمگیری عقلانی انجام دهید و ایمنی را رعایت نمایید.

 3.همیشه تمامی مصدومین موجود در صحنه که درد احساس میکنند حتی خفیف را به درمانگاه اعزام کنید.

 4.بر روی نیروهای موجود در صحنه مدیریت داشته باشید و تقسیم وظیفه کنید.

 5.با نیروهای امداد و نجات جاده ای و پلیس راهور همکاری لازم را داشته با شید.

 6.در هنگام بارش برف و باران یا دیگر پدیده های جوی بسیار احتیاط کرده و سرعت ایمن را مد نظر داشته باشید.

 >>ایمن بمانید صمیمی

  • میلاد صمیمی نعمتی