تارنمای یک نجاتگر

دست نوشته های میلاد صمیمی نعمتی

تارنمای یک نجاتگر

دست نوشته های میلاد صمیمی نعمتی

تارنمای یک نجاتگر

اینجا روایتی است از لحظه های مرگ و زندگی
لحظه های نجات جان یک انسان
لحظه های نجات یک زندگی
همه میگن چرا فوریتهای پزشکی نخواندی؟
من در جواب میگم:نجات کشورم مهم تره...
زندگیمان وقف نجات جان شما . . .
ایمن بمانید
میلاد صمیمی نعمتی
تکنسین عملیات امداد و نجات
کارشناس مدیریت عملیات امداد و نجات
نجاتگر جمعیت هلال احمر استان تهران و مازندران
ارزیاب سازمان جوانان هلال احمر
مربی امدادونجات جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران
مدرس طرح ملی دادرس سازمان جوانان جمعیت هلال احمر
داور المپیاد کشوری آماده وزارت آموزش و پرورش و سازمان جوانان هلال احمر
عضو فعال سازمان جوانان جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران
دبیر کانون دانشجویی دانشکده هلال احمر استان تهران
عضو فعال سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران
موسس انجمن علمی دانشجویان آتش نشان اولین انجمن علمی دانشجویان آتش نشان کشور
شهروند برگزیده کشور در اولین جشنواره شهروند برگزیده ایران
جوان برتر کشور در جشنواره حضرت علی اکبر(ع)
Saving Lives Through Education
نجات جان افراد ، از طریق آموزش
همه مسئولیم برای نجات جان مردم کشور خود و مردم جهان تلاش کنیم
این تلاش میتواند در صحنه یک جنگ باشد میتواند در فضای سایبری باشد
مهم فقط نجات است! نجات!
ایمن بمانید صمیمی
...............................................
پل ارتباطی ما:
ircs@chmail.ir
09213158528
تلگرام @rescuer
شبکه مستند ایثار
http://www.aparat.com/MILADRESCUE
شبکه ماه نو
http://www.maheno.net/profile/miladrescue
:Twitter
miladrescue@

نویسندگان
پیوندهای روزانه
پیوندها
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
  • ۲۵ آبان ۹۸، ۱۵:۳۵ - فرم شناسایی اولیه شرکت‌های خدمات فنی و مهندسی
    عالی
  • ۱۹ بهمن ۹۴، ۱۸:۰۵ - سجاد سرابی-خوزستان
    روحش شاد

۲۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «میلاد صمیمی نعمتی» ثبت شده است

رادیو و تلویزیون برای کارهای داوطلبی تبلیغ موثری نمی‌کنند!

میلاد صمیمی نعمتی | دوشنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۴، ۰۱:۴۱ ب.ظ
رادیو و تلویزیون برای کارهای داوطلبی تبلیغ موثری نمی‌کنند!
|  میلاد صمیمی‌نعمتی  |     داوطلب هلال‌احمر   |

وقتی بحث از امور داوطلبانه مطرح می‌شود، ناخودآگاه ذهن‌ها به‌‌سمت کارهایی می‌رود که می‌تواند به دیگران خیر و منفعت برساند، آن هم بدون هیچ چشمداشتی. در جامعه ما مردم تمایل زیادی به کمک‌کردن به دیگران دارند.
این کمک‌کردن را، هم درقالب کمک‌های مادی و هم کمک‌های معنوی در موقعیت‌های مختلف می‌توان دید. خوشبختانه روز به روز علاقه مردم به کمک به دیگران شدت بیشتری می‌گیرد که چنین امری را از فراگیری مشارکت برای کمک به دیگران در حوادثی که روی داده است، می‌توان دید. اما مشکلاتی در این بین وجود دارد که اجازه نمی‌دهد فرهنگ داوطلبی به‌صورت سازمان‌یافته گسترش پیدا کند.
مشکل اینجاست که مردم نمی‌دانند برای انجام کارهای داوطلبی باید کجا و به چه نهاد و سازمانی مراجعه کنند. طبق تجربیات شخصی، بارها اتفاق افتاده است زمانی که برای اقدامات امدادی در جاده‌ها حضور داشتیم، مردم درباره نحوه کار و چگونگی ارتباط ما با هلال‌احمر، کنجکاو شدند و این سوال برایشان مطرح بود که چطور ما با هلال‌احمر همکاری می‌کنیم. جالب اینجاست در این ارتباطات، نشان داده می‌شود که اطلاعات مردم در این زمینه بسیار کم است. بسیاری از مردم فکر می‌کنند افرادی که با مجموعه هلال‌احمر همکاری دارند، استخدام این جمعیت هستند و با طی‌کردن مراحل سخت و دشوار اداری، توانسته‌اند با این نهاد همکاری کنند.
بارها این واقعه رخ داده است زمانی که برای مردم توضیح می‌دهیم که ما داوطلب هستیم و هیچ حقوقی دریافت نمی‌کنیم بلکه به صورت افتخاری و داوطلبانه همکاری با هلال‌احمر را آغاز کرده‌ و ادامه داده‌ایم، تعجب می‌کنند و بعد هم ترغیب می‌شوند که به‌عنوان داوطلب، عضوی از جمعیت هلال‌احمر باشند و در یکی از بخش‌های موردنظر خود فعالیت کنند.
مجموع آنچه از تجربیات شخصی برمی‌آید و اطلاعاتی که از دیگر منابع در اختیار ما قرار می‌گیرد، این حقیقت را آشکار می‌سازد که نمی‌توانیم منکر این موضوع باشیم که ارگان‌ها و نهادهای داوطلبی، در کشور ما از دید بسیاری از مردم پنهان است.
 با این اوصاف این سوال وجود دارد که از کل جمعیت ایران، چند‌ درصد هستند که بدانند برای انجام کاری عام‌المنفعه، باید به کجا رجوع کنند یا اگر بخواهند فعالیتی در این زمینه داشته و خواهان انجام امری داوطلبانه باشند، باید با کجا همکاری کنند؟ موضوعاتی که در این بخش مطرح شد،  همگی جزو ضعف‌هایی است که باعث می‌شود فرهنگ داوطلبی گسترش و ترویج پیدا نکند.
در زمینه امور داوطلبانه، اطلاع‌رسانی ضعیف است و تبلیغات جذاب در این زمینه وجود ندارد. متاسفانه در این سال‌ها رادیو و تلویزیون که به‌دلیل برخورداری از بودجه عمومی،  باید بخشی از زمان خود را  به تبلیغ و ساخت برنامه در مسیر منافع عام‌المنفعه اختصاص دهد، هیچ اقدام مثبتی در این زمینه انجام نداده است. به‌عنوان نمونه اگر از نحوه و چگونگی آشنایی داوطلبان جمعیت هلال‌احمر با این جمعیت  از  فعالان و داوطلبان سوال کنید، خواهید دید بیشتر این افراد که امروز در سنین جوانی با هلال‌احمر همکاری می‌کنند، از طریق مدارس و شاخه کانون دانش‌آموزی با هلال‌احمر و امور داوطلبانه آشنا شده‌اند.
در این چند‌سال به‌ویژه طرح دادرس که در مدارس اجرا و المپیادی که در این زمینه برگزار می‌شود، کمک کرده تا فعالیت‌های هلال‌احمر بیشتر شناخته شود. این امر هرچند به‌عنوان نمونه است اما باعث می‌شود دانش‌آموزان با مشارکت در این امور، روحیه کار داوطلبانه را در خود تقویت و با مسائلی از این دست آشنایی بیشتری پیدا کنند.
مطابق اطلاعات موجود، در دانشگاه‌ها نیز کانون‌های هلال‌احمر وجود دارد اما همان‌طور که گفته شد، بنا به شناخت کم و اطلاعاتی کمی که در سطح عمومی وجود دارد، به سختی می‌توان افراد را جذب این کانون‌ها کرد چراکه تبلیغات و ایده‌های جذابی در این زمینه
وجود ندارد.
تجربه ثابت کرده است وقتی یک نفر جذب کارهای داوطلبانه شد به سختی از آن دل خواهد کند زیرا احساس خوشایند انجام کار خیر، انسان‌ها را ترغیب می‌کند که فعالیت‌های عام‌المنفعه را ادامه دهند بنابراین باید قبول کنیم که تبلیغات، مهم‌ترین پایه برای ترویج فرهنگ‌داوطلبی است.

منبع: روزنامه شهروند http://shahrvand-newspaper.ir/Default.aspx?News_Id=12972

تاریخ: ١٣٩٣/٠٨/٢٥

  • میلاد صمیمی نعمتی

سرود هلال احمر

میلاد صمیمی نعمتی | جمعه, ۲۱ فروردين ۱۳۹۴، ۰۶:۱۵ ب.ظ

تدوین: استودیو شبکه مستند ایثار تصویروادیت:میلاد صمیمی نعمتی جلوه های ویژه:سید شهاب حسینی شعری که استاد مشفق کاشانی برای ساختن سرود “ای هلال احمر” سروده اند به گوش تمام هلال احمری ها آشنا و زینت بخش آغاز بسیاری از اردوها، برنامه ها و مراسم های مرتبط با جمعیت هلال احمر است.با تشکر از محمد صادق قراگوزلو از جمعیت هلال احمر شمیرانات و ریاست محترم هلال احمر آمل جمشید نیکزاد

  • میلاد صمیمی نعمتی

مانور هاینز HAINES+فیلم

میلاد صمیمی نعمتی | يكشنبه, ۱۹ بهمن ۱۳۹۳، ۰۹:۱۵ ب.ظ

  • میلاد صمیمی نعمتی

سقوط عجیب کامیون و عملیات گروه نجات در دره+تصاویر

میلاد صمیمی نعمتی | جمعه, ۱۴ آذر ۱۳۹۳، ۰۴:۵۰ ب.ظ

این مطلب را در فارس نیوز بخوانید: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930917000028

پاییزی دیگر و تگرگ های بی امان آسمان به زمین سر به فلک کشیده محور هراز !

شاید کمتر کسی پا در جاده فرعی گل زرد گذاشته باشد،جاده ای خاکی که مسیر رسیدن به غار گل زرد و دسترسی آسان گله داران قدیمی منطقه لار و پلور  پلور است.

مقدمه نوشته ام گواه یک حادثه در این مسیر است!

همه در حال آماده سازی تجهیزات پایگاه بودیم و امادگی بالایی برای انجام عملیات داشتیم.

خودروی نجات هم در حال اماده سازی برای پاسخگویی به عملیاتهای احتمالی بود.

جمع هم جمع عملیاتی بود من و خسرو باقری و سجاد آراسته و ...

خسرو با خونسردی تمام میگفت من تو پست باشم حادثه نداریم یا اگرم باشه بخیر میگذره!

از اعتماد به نفسی که داشت خوشم اومد ولی دلم شور میزد و حس میکردم چند روز سخت و عملیاتی را خواهیم داشت.

شارژر گوشی را نیاورده بودم با خودم و دغدغه فکریم شده بود اینکه چجوری گوشی را شارژ کنم که خاموش نشه!

اومدم چنتا عکس و چند صحنه فیلم از آماده سازی خودرو گرفتم و رفتم پیش بچه های راهداری گفتم اقا شارژر کسی داره؟

هیچکس شارژر نداشت و اومدم بیام بیرون یه مزدا دم پایگاه وایساده بود و داشت با خسرو صحبت میکرد.

پرسیدم چی شده سجاد گفت میلاد بجنب کهیه ماشین افتاده تو دره!

تا اینو گفت ناخوداگاه  تصویر یه خودروی سواری مثلا پراید تو ذهنم نقش بست که افتاده ته دره!

سریع سوار امبولانس شدیم و دوربین را روشن کردم.

خسرو و سجاد با نجات رفتن من هم با امبولانس همراه با نورا... زارع به سمت محل حادثه در منطقه گل زرد راهی شدیم.

هوا تاریک تاریک بود و چراغهای چشمک زن خودروی نجات و نور یه خودروی دیگه از دور مشخص بود بارندگی هم ادامه داشت و تگرگ شروع شده بود با شدت کم.

جاده خاکی تبدیل به جاده گلی شده بود و حرکت در اون بسیار خطرناک بود.

به صحنه رسیدیم نزدیک که شدیم از داخل امبولانس نورخودرو را دیدم متوجه شدم کامیون داخل دره افتاده.

هیچ چیز دیگه ای معلوم نبود.

از افرادی که در محل بودن اطلاعاتی گرفتم و گفتن که مصدوم پایین افتاده.

سریع خسرو با یه حلقه طناب خودشو به مصدوم رسوند منم سریع با پتو رفتم بالا سر مصدوم و وضعیتش را بررسی کردیم.

مصدوم بیشتر ترسیده بود و به قیافش میخورد ادیکت باشه × !

نور پرژاکتور خودروی نجات که منطقه را روشن کرد با دیدن صحنه حادثه گرخیدم!

همه شهادت میدادن که تا حالا تصادف این شکلی ندیده بودن و عملیات اینطوری نداشتن!

قضیه از این قرار بود که با روشن شدن منطقه یک غلتک  که به روی کامیون بسته شده بود در دره مشاهده شد.

همه میگفتن چجوری ممکنه خودرو به این سنگینی اون ور دره افتاده باشه!

همه هنگ کرده بودن!

به هر شکلی بود مصدوم را پتو پیچ کردیم  تا دمای بدنش حفظ بشه و سریع روی بسکت تثبیتش کردیم.

نگران این بودم خادیی نکرده غلتک و کامیون یهو به روی ما نیوفتن.

چون واقعا مهار این دو خودرو غیر ممکن بود.

از مردم خواستم از لب دره برن کنار چون ریزش سنگ اذیتمون میکرد.

چند نفر هم از مردم اومدن کمک منطقه شیب دار بود و تا دم امبولانس مصدوم با سر انتقال دادیم.

بالای دره که رسیدم فکر کردم جنگه!

همه اومده بودن از بچه های راهداری و پلیس تا بچه های آب معدنی و محلی ها و ...

انقدر شلوغ بود که  خدا میدونه!  لودر و خودروهای مختلف و آدمهای رنگ و وارنگ که صحنه را نگاه میکردن و ما رو تشویق کردن.

همه خوشحال بودن که مصدومان نجات پیدا کردن.

بردیمشون داخل آمبولانس  اقدامات تکمیلی را انجام دادیم.راننده غلتک هم ازناحیه سر دچار جراحت شدیدی شده بود.

لب جاده دم پایگاه ، بچه های اورژانس منتظر ما بودن که مصدومین را بهشون برسونیم و انتقال بدن به بیمارستان.

سریع به جاده رسیدیم و مصدومین را تحویل بچه های اورژانس دادیم.

نکته جالبش این بود که راننده حافظه کوتاه مدتش دچار اختلال شده بود بیش از صد بار از من پرسید راننده غلتک چی شد؟ خونی که روی سنگها ریخته شده بود مال کی بود؟ منم خداوکیلی دیگه داشتم قاط میزدم :) ولی با ملایمت و مهربانی پاسخشو میدادم تا رنجش خاطری پیش نیاد.

خدا به بچه های 115 رحم کنه که باید این مصدوم پر حرف را تا درمانگاه یا بیمارستان میرسوندن! 

آخر عملیات امداد و نجات را عشقه! شستشوی امبولانس از گل و لای و خون

 

 

  • میلاد صمیمی نعمتی

همایش کویر نوردی صلح و دوستی بافق یزد پاییز 93

میلاد صمیمی نعمتی | جمعه, ۲ آبان ۱۳۹۳، ۰۹:۵۰ ب.ظ
  • میلاد صمیمی نعمتی

آخرین ویدیوهای شبکه مستند ایثار

میلاد صمیمی نعمتی | جمعه, ۴ مهر ۱۳۹۳، ۰۲:۳۲ ب.ظ
  • میلاد صمیمی نعمتی

چرا دریا نمیفهمد؟ به قلم میلاد صمیمی نعمتی

میلاد صمیمی نعمتی | شنبه, ۲۲ شهریور ۱۳۹۳، ۰۱:۳۳ ق.ظ

چرا دریا  صدای نبض غمهایم نمی فهمد؟

  • میلاد صمیمی نعمتی

باز هم جاده و این هرگز نرسیدنها

میلاد صمیمی نعمتی | جمعه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۳، ۰۵:۱۸ ق.ظ

میروم اما…
نگرانم…
باز هم جاده و این هرگز نرسیدنها

  • میلاد صمیمی نعمتی

راه اندازی مرکز تخصصی پرسش و پاسخ امداد و نجات

میلاد صمیمی نعمتی | چهارشنبه, ۲۲ مرداد ۱۳۹۳، ۱۲:۱۴ ق.ظ

مرکز تخصصی پرسش و پاسخ امداد و نجات

جهت ورود به مرکز تخصصی پرسش و پاسخ امداد و نجات بر روی تصویر فوق کلیک کنید.

  • میلاد صمیمی نعمتی

دوره تخصصی نجات در اوار و ساختمانهای فروریخته قسمت اول

میلاد صمیمی نعمتی | دوشنبه, ۲۰ مرداد ۱۳۹۳، ۰۴:۴۷ ب.ظ
  • میلاد صمیمی نعمتی

مصدومی که فرشته نجات شد...به قلم میلاد صمیمی نعمتی

میلاد صمیمی نعمتی | شنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۲۶ ق.ظ

وقت صبحانه بود و به شدت یه

صبحانه میچسبید.
سفره صبحانه پهن شد و همه نشستیم سر سفره.
تا لیوان چای را برداشتم گلو تر کنم تلفن پایگاه زنگ زد.

  • میلاد صمیمی نعمتی

عملیات فراخلا

میلاد صمیمی نعمتی | يكشنبه, ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۶:۵۸ ب.ظ

مستند این عملیات:

این عملیات در فارس نیوز بخوایند

از بالای پناهگاه شیرپلا به تهران نگاه کردن لذت فراوانی داره.
مخصوصا اینکه پای صحبت کوهنوردای قدیمی منطقه بشینی!
تلفن محمد صادق قراگزلو زنگ خورد.

  • میلاد صمیمی نعمتی

آنونس مستند فرشتگان نجات

میلاد صمیمی نعمتی | شنبه, ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۲:۳۳ ق.ظ

آنونس مستند فرشتگان نجات خلاصه ای از مستند جامع فرشتگان نجات که به زودی از شبکه مستند ایثار پخش خواهد شد. به همت استودیو شبکه مستند گروه امدادگران و نجاتگران ایران تدوین میلاد صمیمی نعمتی تصویر محمد صادق قراگزلو

  • میلاد صمیمی نعمتی

مستند صحنه نجات1

میلاد صمیمی نعمتی | سه شنبه, ۲۶ فروردين ۱۳۹۳، ۰۶:۰۸ ب.ظ

مستند صحنه نجات ۱ گزیده ای از فعالیتهای تیمهای امداد و نجات جمعیت هلال احمر شمیرانات در استان تهران نجات جاده ای نجات کوهستان عملیاتهای نجات هوایی و زمینی گزیده از فعالیتهای نوروز ۹۳ تهیه و تدوین:میلاد صمیمی نعمتی تصویر از محمد صادق قراگزلو

  • میلاد صمیمی نعمتی

مستند عملیات لاسم

میلاد صمیمی نعمتی | شنبه, ۹ فروردين ۱۳۹۳، ۰۲:۵۰ ب.ظ

  • میلاد صمیمی نعمتی

*مسابقه کشوری طراحی پوستر و پیشنهاد شعار ویژه طرح امداد و نجات نوروزی*

میلاد صمیمی نعمتی | يكشنبه, ۴ اسفند ۱۳۹۲، ۰۵:۱۱ ب.ظ

 

 *مسابقه کشوری طراحی پوستر و پیشنهاد شعار ویژه طرح امداد و نجات نوروزی*

 

سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر برگزار میکند مسابقه طراحی بنر و شعار طرح امداد و نجات نوروزی 92/93 

 


سخنگوی سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر از برگزاری مسابقه  طراحی پوستر و شعار طرح امداد و نجات نوروزی خبر داد.
به گفته حسین درخشان شرکت کنندگان در این مسابقه می توانند در دو بخش جداگانه طراحی بنر و پیشنهاد شعار امسال طرح امداد و نجات نوروزی شرکت کنند.

افراد میبایست طرح اولیه خود را در حجمی کمتر از 5 مگابایت تهیه کنند.
هر شرکت کننده حداقل 5 طرح میتواند ارسال نماید.

 در بخش پیشنهاد شعار نیز شرکت کنندگان حد اقل 2 شعار پیشنهادی با موضوع امداد و نجات نوروزی ارسال نمایند.

در زمان ارسال اثر شماره تماس.نام و نام خانوادگی نام شعبه و استان خود را ارسال نمایید.


آخرین مهلت ارسال آثار تا9اسفند میباشد.

علاقه مندان به شرکت در این مسابقه آثار خود را به نشانی:ircs@chmail.ir ارسال نمایند.

 به برترین طرح و پیشنهادات هدایایی از طرف سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر اهدا خواهد شد.

  • میلاد صمیمی نعمتی

حیف بشوید..به قلم میلاد صمیمی نعمتی

میلاد صمیمی نعمتی | يكشنبه, ۲۱ مهر ۱۳۹۲، ۰۹:۳۹ ب.ظ

زلزله ای به قدرت هشت هزار نفر! پاهای پشت پرده!

امار حرفهای زیادی برای زدن دارند اما خلاصه و صریح بودن آنها باعث شده با توجه به مرجعی که اعلام کننده آن است توجه مردم را به خود جلب کند یکی از مهمترین مراجع اعلام آمار  سازمان پزشکی قانونی میباشد که آمار تصادفات مجروحین تصادفات و کشته شدگان در تصادفات جاده ای را اعلام میکند.

مغز من زلزله زده است!

مثل همیشه!

زلزله ای به بزرگای نزدیک به 8 البته نه هشت ریشتر! هشت هزار نفر!

نزدیک به هشت هزار نفر در پنج ماه اخیر در جاده های کشور جان خود را از دست دادند.

این یک فاجعه است! نه حادثه و نه اتفاق و نه هیچ چیز دیگر!

شاید قتل باشد! قتلی زنجیره ای! قاتل یا قاتلین چه کسانی هستند؟

مدعی العموم کیست؟

قاضی چه کسی است؟

آیا این کشتار در جاده های کشور یک قتل زنجیره ای نیست؟

همیشه پای یک پراید یا یک پژو و شاید هم یک اسکانیا و  هزاران پای دیگر که از انها به جای دستهای پشت پرده باید با نام پاهای پشت پرده نام برد!

پایی که توسط دستهای پشت پرده به کشور باز شد!

دلالان اقتصادی! مافیای خودرو! بدون شک همه ما در عمرمان بارها صحنه های فجیع کشته شدن مردم در سوانح جاده ای را به چشم خود دیده ایم!

سلام به شما شهروند گرامی هم وطن قانون مدار کشور عزیزم..

اینجا جاده است.

رحم ندارد. همکارش خودروی غیر ایمن است آدم‌هایی که قوانین رانندگی را رعایت نمی‌کنند.

می‌کشد.

می‌خواهی جوان باشی یا پیر ...پیر باشی یا جوان...

کشته می‌شوی یا می‌میری.

به همین سادگی بی آنکه گناهی داشته باشی و آگهی فوت و حجله برایت می‌زنند و به قول کوچه بازاری‌ها (آخی طفلی جوون بود حیف شد) البته به قلم من اسان و ساده نیست اینکه به همین سادگی بنویسم کسی کشته میشود! یا میمیرد! خیلی هم سخت و دلخراش و ناراحت کننده است.

هزاران نفر هر روز در جاده های کشور حیف می‌شوند.

حیف لاستیک حیف جاده غیر استاندارد...حیف نبود امکانات و بیمارستان تخصصی حیف پراید و پژو و پیکان و خودروهایی که هیچ استاندار و امنیتی جانی در آن‌ها نداری.

هزاران نفر حیف مافیای خودرو در داخل کشور می‌شوند.

هزاران نفر حیف می‌شوند که فلان پیچ در فلان جاده شاید 500 میلیون خرج اصلاح شدنش باشد ولی حتماً باید تریلیاردها تریلیارد هزینه تلف شود به قیمت جان انسان‌های بی‌گناه...البته این هم حیف 500 میلیون تومان ناقابل می‌شود.

حیف بشوید.چگونه؟فقط کافی است پای خود را روی ماشه بزارید و گلوله ای به نام سرعت را به خودرو و جاده بیافزایید. آماده حیف شدن باشید.یا کنترل خودرو را از دست میدهید یا با موانع جاده برخورد میکنید یا ته دره میروید یا با یک ماشین دیگر برخورد میکنید.انتخاب با شما است!

 

خودکشی در سه سوت! فکر میکند از چشم پلیس مخفی باشد و گاز بدهد سود میکند! جریمه میشوی جریمه ای به سنگینی مرگ !

جوانی پر پر می‌شود.

ببخشید حیف می‌شود.

حیف می‌شوم.نوشتن مفهومی ندارد. پول که انسانیت نمی‌شناسد!

قلب هر انسانی از شنیدن این نوشته به درد می‌آید.

این یکی از امکانات خودروهای پیشرفته داخلی است. اسمش را خون آدم گیری می‌زارم. مثل آبمیوه گیره. با این تفاوت که در داخل پراید صد درصد تضمینی له می‌شوید استخوان‌هایتان می‌شکند. خونتان روی زمین هم می‌ریزد.

از دید مردم صحنه عجیب و شاید حال بهم زنی باشد.

ولی از دید من صحنه ای تکراری است.تکرار حیف شدن آدمهایی مثل خودم!

سناریویی تکراری است پراید و پراید پراید و پژو پراید و وانت وانت و پراید اتوبوس و پراید پراید و کامیون کامیون و پراید.

همه هم یا می‌میرند یا له می‌شوند و یا میکشنند یا قطع نخاع می‌شوند شانس بیاورند زنده می‌مانند. اما حد اقل با دستی شکسته یا صورتی دفورمه...

این‌ها مزیتهای خودروی پراید و امثال اون هست که متاسفانه تبدیل به صحنه تکراری و درد آور برای ما است.

) مطمئنم تولید کنندگان این خودروها تاکنون داخل این خودرو گیر نکردن. مثلا مدیر عامل فلان شرکت خودرو ساز را تصور کنید خود قربانی خودروی پراید یا امثال آن شود. مثال را عمیق تر میکنم.

مدیر عامل شرکت بوووق داخل خودروی پژو یا سمند یا پراید که خود تولید کرده گیر کرده است و پر پر شدن عزیزانش را میبیند! 

شاید خود هم پر کشید!

فاتحه ای میخوانیم! تمام میشود میرود! حتما به خود هم رحم نمیکنند!

عده ای توجیه میکنند میگویند سرعت مجاز باشد و قوانین و مقررات رعایت شود هیچ اتفاقی نمی افتد.

ایمنی خودروهای ما خوب است اینها بهانه است.

چه بسیار آدمهایی که بی گناه و بی گناه و بی گناه قربانی حوادث جاده ای شدند.

چه چشمهایی که در لحظات اخر عمرشان با نگاهی نا امید به چشمان ما خیره بودند و با این دنیا خداحافظی کردن.

مردم...

اینها داستان نیست حقیقتی است که برای ما تکراری شده تکرار غم انگیز مرگ هموطنانمان

اینها که نوشتم غم من تنها نیست غم چندیدن هزار شاید هم میلیونها آدمی باشد که در سیستم امداد و نجات و مدیریت حوادث و سوانح و بحرانها نقشی دارند از نزدیک این صحنه های تلخ را دیده اند  و برای کاهش آنها تمام تلاش خود را کرده ایم.

غم ان پلیسی است که وقتی جنازه کودکی را لای آهنهای پاره پاره میبیند اشک از چشمانش جاری میشود.

غم امدادگرانی است که بارها و بارها جنازه های سوخته و متلاشی هزاران آدم را از زیر آوار تصادفات جاده ای بیرون کشیده اند! زنده! مرده! 

غم انهایی است که زنده زنده مردند! هرچه مینویسم دردم ارام نمیشود!

پراید که خودروی ملی نیست مطمئنم هیچ ایرانی به این خودرو افتخار هم نمی‌کند.

آقایان خودروساز! لطفا استعفا دهید! 

بیشتر بنویسم فاتحه من را هم باید داخل یکی از این خودروها بخوانید...نمی‌نویسم تا ایمن بمانم...صمیمی...

  • میلاد صمیمی نعمتی

هوالصبور

 بیانیه محکومیت اقدام تروریستی در جنوب لبنان و سوریه و همچنین کشتار مسلمانان در مصر

جمعی از امدادگران و نجاتگران جمهوری اسلامی ایران

اخباروتصاویر کشته شدن کودکان،زنان و شهروندان غیرنظامی در کشورهای سوریه،مصر و لبنان در منطقه جنوبی بیروت (ضایحه) تصویری از مظلومیت ملتهای مسلمان از یک سو و قساوت قلب تروریستها از سویی دیگر بوده است..اقدامات تروریستی در سوریه و اینبار حرکات شیطانی و رقم

زدن فاجعه غم‌انگیز بیروت بحرانی است که با سکوت جوامع بشری ابعاد فجیعتری به خود میگیرد

به امید روزی که حجت خدا مهدی موعود به همراه پیامبر صلح و محبت ظهور نماید و به این جنایت ظالمانه پایان دهد.

ما امدادگران و نجاتگران ضمن محکوم کردن این جنایت موحش درمنطقه از سازمانهای مدافع حقوق بشر درخواست داریم تا باقدرت

 تمام موضوع را پیگیری و جنایتکاران را به  سزای اعمالش برسانند.

از مدعیان حقوق بشر و کشورهای غربی که حامیان اصلی تروریست در منطقه خوارمیانه هستند میخواهیم دست از این اقدامات ضد

 بشری برداشته و بگذارند آرامش به زندگی ملتهای ساکن در خاورمیانه برگردد

گروه امدادگران و نجاتگران ایران نیز ضمن تسلیت به مردم مسلمان کشورهای سوریه لبنان ومصر به

 شدت این اقدامات تروریستی را محکوم و مجازات عاملان این جنایات که منجر به کشته شدن کودکان و

 زنان و شهروندان عادی در بیروت و شهرهای سوریه همچنین در مصر شده است را از سازمانهای بین المللی مدافع حقوق بشر خواهانیم

 

 

 

  • میلاد صمیمی نعمتی

اکسپایر...به قلم میلاد صمیمی نعمتی

میلاد صمیمی نعمتی | پنجشنبه, ۲۳ خرداد ۱۳۹۲، ۰۱:۴۰ ق.ظ

میلاد کجایی حرکت کردین؟
سلام پرویز جان آره تو راهیم.
شما کجایین؟
نزدیک محل حادثه

 

 

 


میلاد احتمالا فوتی داره ست نجات هم میخواد میگن سه نفر زیر ماشین گیر کرده.
گفتم نگران نباش داریم خودمون رو میرسونیم ترافیک زیاده...

  • میلاد صمیمی نعمتی

عملیات به سبک من و حجت و عمو تقی به قلم میلاد صمیمی نعمتی

میلاد صمیمی نعمتی | جمعه, ۲۲ دی ۱۳۹۱، ۰۱:۲۷ ق.ظ

من و حجت و عمو تقی (تقی زارع راننده ستاد) داشتیم از عملیات زلزله تبریز بعد از مدت زیادی بر میگشتیم تهران مسیر خیلی طولانی بود و راه هم سخت و دشوار.اصلا حوصله عملیات رو نداشتم و کلا میوخاستم تا تهران بگیرم بخوابم.

بعد از طی مسافت زیادی زدیم کنار و یه بلال زدیم بر بدن :)

 

 

  • میلاد صمیمی نعمتی

تصادف امبولانس هلال احمر...به قلم و روایت میلاد صمیمی نعمتی

میلاد صمیمی نعمتی | دوشنبه, ۴ دی ۱۳۹۱، ۰۲:۱۲ ق.ظ

 

نمیدونم چی شد همه چیز به سرعت رخ داد اصلا یادم نمیاد داشتیم کجا میرفتیم

 چی شده بود...

 صدای آژیر و بیسیم همراه با بوق ماشینها...

 

 از این ور نور خودروهایی که از روبرو میومدن تو مغزم غوغایی ایجاد کرده بود...گردان آمبولانس

 

  • میلاد صمیمی نعمتی

مثنوی صلح...به قلم میلاد صمیمی نعمتی

میلاد صمیمی نعمتی | دوشنبه, ۱۷ مهر ۱۳۹۱، ۰۱:۵۴ ق.ظ
  • میلاد صمیمی نعمتی

خسته از روزهای زلزله زده...

میلاد صمیمی نعمتی | پنجشنبه, ۱۳ مهر ۱۳۹۱، ۰۹:۱۶ ب.ظ
امشب خبر بیست و سی را که مشاهده میکردم دیدم در لابه لای تصاویری که نشان میدادن عکسی که گرفته بودم را هم نشان دادن..خوشحال شدم البته درکنارش گفتم بزار بقیه عکسهای این کوچولوی خسته از روزهای زلزله را هم انتشار بدم.ایمن بمانید صمیمی

  • میلاد صمیمی نعمتی

موتور...به قلم میلاد صمیمی نعمتی

میلاد صمیمی نعمتی | دوشنبه, ۲ مرداد ۱۳۹۱، ۰۲:۰۳ ق.ظ
الان سال 87 یا 88 هست دقیق یادم نیست ..

 

پست امدادو نجات نوروزی هلال احمر شهر تهران منطقه 6

 

 

نزدیک 50 چادر اسکان موقت مخصوص مسافرین نوروزی...

 

 

 

یک درمانگاه با پزشک و امدادگران باتجربه.دوتا امبولانس و یک خودروی نجات مجهز.

 


اینجا در روز 15 امدادگر مشغول به فعالیت هستند.یکی شهر داره یکی انبار داره عده ای مسئول اسکان عده ای تو ست نجات عده ای هم آمبولانس...

 


غروب که میشد دل بچه ها میگرفت.همه جمع میشدیم  دم چادر فرماندهی اسکان و خودروهای عملیاتی و با هم گفتگو میکردیم.

 


همینطور تو صحبت بودیم که یکدفعه صدای  کشیده شدن چیزی روی زمین شنیده شد.


همه به طرف صدا خیره شدیم.

 

 

(این عکس را اتفاقی دقیقا قبل از اون حادثه انداختم)

 

 

..مصدومی به زمین افتاده بود...


یک زن بود که از عقب موتور افتاده بود...

 

سیروس بلند گفت بچه ها ی امداد یکی بره اونور مصدوم را چک کنه بقیه بیان با امبولانس .. بچه های نجات زود باشید..

 

(سیروس مرامی )

 

. ..منم دویدم دوک و چراغ و تابلوه ایست را به بهزاد تاجیک دادم و گفتم بهزاد بگیر  مواظب باش با احتیاط از خیابان رد شو.من و بهزاد ست نجات دستمون بود و باید منطقه را ایمن نگه میداشتیم.
سریع دوک چینی و کنترل ترافیک انجام شد.


بچه های امداد هم خودشون را به مصدوم رساندند و آمبولانس در کمترین زمان ممکن به مصدوم رسید.


خیلی سریع و هماهنگ مصدوم را بچه ها امداد به بیمارستان  رساندند.لگن شکسته  و مصیبت و گرفتاری این حادثه فقط و فقط برای راکبین خودرو بود.

و الا امداد و  نجات وظیفه ما  هلال احمری ها است.

 

بهزاد تاجیک، راننده نجات آقای اجاقلو ،خودم

 

سرعت بالا...عدم استفاده از چراغ جلوی موتور به منظور تامین نور کافی در مسیر تردد.عدم توجه به جلو و عدم استفاده از کلاه ایمنی تخلفاتی است که گاه

به قیمت جان و به قیمت نقص عضو یک انسان تمام میشد.با این حال بازهم باید قلمم بنویسد و افسوس یک حادثه دیگر.

 

(بهزاد تاجیک)

 

شرح ما وقع:
موتور  بدون دقت و توجه به جلو و تخلفات متعدد موجب عبور با سرعت بالا از یک دست انداز شد و این حادثه تلخ به وجود میآید...

 

درس های آموختنی:

کلاه دستکش کفش مناسب یا بهتر بگم پوشاک مناسب برای موتور سواری امری ضروری است که راکبین کمتر به ان توجه میکنن...

 

فنی موتور سالم باشد.خرج بیمارستان بیشتر است یا چراغ جلوی موتور؟ قضاوت با شما است...

 

کلاه کاسکت ارزانتر است؟ یا  مرگ؟

 

کمی دلهایتان برای جانهای خودتان بسوزد! ایمن بمانید صمیمی

  • میلاد صمیمی نعمتی

تصادف در محور قائمشهر به ساری ...به قلم میلاد صمیمی نعمتی

میلاد صمیمی نعمتی | شنبه, ۱۵ بهمن ۱۳۹۰، ۰۳:۵۳ ب.ظ

به نام خداوند حکیم

  امروز در مسیر بازگشت از هلال احمر قائمشهر به سوی ساری در حرکت بودیم

 باد و باران شدید باعث آبگرفتگی خیابانها شده بود.

سوار یک پژوشدم.به سمت ساری حرکت کرم.

 اوضاع جوی بسیار متغییر و ناپایدار بود...

 

 

بعد از چند دقیقه در اتوبان قائمشهر به ساری قرار گرفتیم بارش به صورت تگرگ شروع شد جاده کاملا پوشیده از یخ شده بود.

 دید محدود بود.ناگهان جاده بند آمد.

ساعت 17:20 بود ...

 جاده بسیار شلوغ به نظر میرسید..متوجه تصادف سه خودرو شدیم..سریع از خودرو پیاده شدم ..با احتیاط و سرعت عمل همراه با دقت عمل وارد محل حادثه شدم...

 

منطقه را ایمن کردیم و خودرو ها را نیز همچنین .....

 

به سرعت مصدومین حادثه را خارج کردیم .

 

به پلیس 110 زنگ زدم درخواست آمبولانس نیز کردم.مصدومین دو زن بودند که از ناحیه اندام تحتانی و پا درد شدیدی را اعتراض میکردند.پس از معاینات

 

مشکوک به شکستگی در ناحیه استخوان ساق پا یکی از مصدومین شدیم.

 

شرایط هر دو مصدوم را تثبیت کردم و مجددا به اورژانس تماس گرفتم.

 همه این موارد در چند دقیقه کوتاه سپری شد..متاسفانه راه بند آمده بود..

 خودرو ها هرکدام پس از برخورد با دیگر به یک سو منحرف شده بودند.یک پراید به شدت با گارد ریلها برخورد کرده بود و توان جابجایی آن را نداشتیم.

 ترافیک هنوز جاده را بند آورده بود.

 خودروهای دیگر که یک سمند و یک پراید دیگر بود را از صحنه با کمک مردم خارج کردیم ولی پراید دیگر لای آهنهای گارد ریل گیر کرده بود.

 ترافیک جاده روان شد ولی خطر تازه رخ نمایان کرد.

  خودروی پراید در لاین سرعت قرار گرفته بود و هر لحظه امکان تصادف بود.

 از راننده ها در خواست مثلث خطر و علائم هشدار دهنده کردم.هیچ کدام نداشتند.

 

یک پلار قرمز برتن داشتم خیلی سری ژاکت خود را در آوردم تا پلار قرمزی که بر تن داشتم نمایان شود.باید کاری میکردیم.

 

مردم با ابتکار خود موانعی را قبل از تصادف ایجاد کردند که رانندگان متوجه خطر بشوند. نمیتوناستم بالا سر مصدومین باشم.باید کاری میکردیم.همه به فکر

 خودشان و ماشین آسیب دیدشان بودند...گفتم بجنبید ...الان تصادف میشه مجدد باید خودروها را هدایت کنیم.

 سریع با چند نفر دیگر وارد جاده شدیم و پشت گارد ریلها قرار گرفتیم تا امکان آسیب دیدن خودمان کاهش یابد زیرا خودروها به علت بارش برف و تگرگ و

 گاهی باران همراه بود دید کافی نداشتند و امکان بر خوردشان با ما زیاد بود.من اول از همه قرار گرفتم و بقیه با فاصله چند متری من قرار گرفتند و

 

خودروها را از لاین 1 به 2 و 3 هدایت کردیم.هر کدام با یک ابتکار.من با ژاکت بقیه با پارچه و یک نفر هم با یک پرچم هشدار میداد.

 

پلیس رسید..بعد چند دقیقه جاده را بستن و مجدد در خواست کمک از مردم کردیم.

 

من هم برگشتم به محل تصادف و جویای احوالات مصدومین شدم

 .خودروهم چنان لای آهنها گیر کرده بود .با تلاش مردم توانستیم رهاسازی را انجام دهیم و خودرو را به سختی فراوان به کنار جاده هدایت کردیم.

 اورژانس نیز رسید و مصدومین را به آنها تحویل دادیم.

 مردم خیلی تشکر کردند و خوشحال بودند که اتفاق بدتری نیوفتاد.

 جالبتر از هرچیز این بود که هنگام اوج کار ما در این تصادف بچه های هلال احمر بهشهر و بچه های سازمان امداد و نجات و همچنین بچه های هلال احمر اصفهان  نیز با من تماس گرفته بودند... جالب بود :) دقیقا همون موقع که کار داشتم..هیچوقت زنگ نمیزنن وقتی میزنن وسط عملیات زنگ میزنن :)

برایم جالب بود.هیچکس درست نمیتوانست تصمیم بگیرد.همه متحیر و متعجب بودند.

"درسهای اموختنی از این حادثه:"

 1.همیشه در خوردروی خود علائم هشدار دهنده داشته باشیم مانند مثلث خطر.متاسفانه در این تصادف هیچکدام از خودروها این وسیله کاربردی را نداشتند.

 2.هیچگاه برای هشدار به خودروهای دیگر وسط جاده توقف نکنید بلکه بهتر است پشت گارد ریلها قرار بگیرید و با علائم هشدار دهنده در دست خود به رانندگان هشدار دهید.(البته اگر هم شرایط متفاوت بود تصمیمگیری عقلانی انجام دهید و ایمنی را رعایت نمایید.

 3.همیشه تمامی مصدومین موجود در صحنه که درد احساس میکنند حتی خفیف را به درمانگاه اعزام کنید.

 4.بر روی نیروهای موجود در صحنه مدیریت داشته باشید و تقسیم وظیفه کنید.

 5.با نیروهای امداد و نجات جاده ای و پلیس راهور همکاری لازم را داشته با شید.

 6.در هنگام بارش برف و باران یا دیگر پدیده های جوی بسیار احتیاط کرده و سرعت ایمن را مد نظر داشته باشید.

 >>ایمن بمانید صمیمی

  • میلاد صمیمی نعمتی