تارنمای یک نجاتگر

دست نوشته های میلاد صمیمی نعمتی

تارنمای یک نجاتگر

دست نوشته های میلاد صمیمی نعمتی

تارنمای یک نجاتگر

اینجا روایتی است از لحظه های مرگ و زندگی
لحظه های نجات جان یک انسان
لحظه های نجات یک زندگی
همه میگن چرا فوریتهای پزشکی نخواندی؟
من در جواب میگم:نجات کشورم مهم تره...
زندگیمان وقف نجات جان شما . . .
ایمن بمانید
میلاد صمیمی نعمتی
تکنسین عملیات امداد و نجات
کارشناس مدیریت عملیات امداد و نجات
نجاتگر جمعیت هلال احمر استان تهران و مازندران
ارزیاب سازمان جوانان هلال احمر
مربی امدادونجات جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران
مدرس طرح ملی دادرس سازمان جوانان جمعیت هلال احمر
داور المپیاد کشوری آماده وزارت آموزش و پرورش و سازمان جوانان هلال احمر
عضو فعال سازمان جوانان جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران
دبیر کانون دانشجویی دانشکده هلال احمر استان تهران
عضو فعال سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران
موسس انجمن علمی دانشجویان آتش نشان اولین انجمن علمی دانشجویان آتش نشان کشور
شهروند برگزیده کشور در اولین جشنواره شهروند برگزیده ایران
جوان برتر کشور در جشنواره حضرت علی اکبر(ع)
Saving Lives Through Education
نجات جان افراد ، از طریق آموزش
همه مسئولیم برای نجات جان مردم کشور خود و مردم جهان تلاش کنیم
این تلاش میتواند در صحنه یک جنگ باشد میتواند در فضای سایبری باشد
مهم فقط نجات است! نجات!
ایمن بمانید صمیمی
...............................................
پل ارتباطی ما:
ircs@chmail.ir
09213158528
تلگرام @rescuer
شبکه مستند ایثار
http://www.aparat.com/MILADRESCUE
شبکه ماه نو
http://www.maheno.net/profile/miladrescue
:Twitter
miladrescue@

نویسندگان
پیوندهای روزانه
پیوندها
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
  • ۲۵ آبان ۹۸، ۱۵:۳۵ - فرم شناسایی اولیه شرکت‌های خدمات فنی و مهندسی
    عالی
  • ۱۹ بهمن ۹۴، ۱۸:۰۵ - سجاد سرابی-خوزستان
    روحش شاد

۱۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امدادگران ایران» ثبت شده است

همه را نجات دادی! کسی نجاتت نداد!

میلاد صمیمی نعمتی | شنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۳، ۰۷:۱۴ ب.ظ

یه سری نظرات که برای مطالب سایتم ارسال میشه خواندنش اشک و حسرته و بغضی که گلو را میخواد پاره کنه.افسوس نبودن آدمهایی که دلسوز و مهربان بودن امدادگرانی که در راه نجات مردم کشور  جان خودشان را از دست دادن و در صفحه های این روزگار همچنان گمنام مانده اند!

کامنتهای سایت را چک میکردم.
یک نظر جدید در بروزرسانی ها در خبر شهادت محمد باقری خوانده نشده بود.
سریع با یک کلیک کنجکاوانه نظر را باز کردم و شروع کردم به خواندن :

از طرف نجاتگرمحمدرضا امینی به شهید امدادگر محمد باقری
سلام داداش محمد دلم برات خیلی تنگ شده 4ماه است اسمت تولوحه کشیک نیست ولی تودل بچه ها ی شیفت هستی. داداش عکست توپایگاه هست تومغازه امیرم هست
یاد شیفت اخری که با هم بودیم بخیر باهم رفتیم شرکت قراربود بعد عروسی خواهر زادت بیای سرکار.همنطورمیخواستی شد همه بچه ها با لباس امدادی در مراسم عروسیت بودن خودم برات فریاد میزدم دوست داشتم همون که گفته بودی بخونم ولی نشد
پسرم هم با گریه تومراسمت کار میکرد
بچه های اورژانسم همه بودن
وقتی مادرت با توخداحافظی میکرد گفت :
همه رونجات دادی ولی کسی نبود نجاتت بده
همه ازخجالت مردیم و گریه میکردیم.
بنده خدا نمیدونست...
داداش همونطورمیگفتی بلاخره میاندشت به نامت زدن
ولی تاالعان نتونستم اونجا شیفت برم یکبار اسمم بودحسبن نگذاشت گفت بری دیونه میشی.از غم
داش بلاخره مسول شبفتت شدم بادته میگفتی بیا یه پایگاه کنترات بگیریم و حیفکه نیستی ولی همه بچه ها ی شاهرود به یادتن داش همیشه توقلبمونی راستی خانوادگی برات نمازشب اول خوندیم
رسید؟
خیلی دوست دارم به پدرمادرت سربزنم روم نمیشه البته چندبار رفتم بابا هروقت میبینم پیشش میرم ..امشب شیفتم باصحبت کردن با تو سبک شدم لطفا به خواب من بیا.
روحت شاد یادت جاودان باد.
داش محمدسبحان هم همیشه یادت میکنه بیشتر از بقیه.
پتو توتوپایگاه یادگاری نگر داشتیم .
روحت شادیادت گرامی باد

  • میلاد صمیمی نعمتی

سقوط عجیب کامیون و عملیات گروه نجات در دره+تصاویر

میلاد صمیمی نعمتی | جمعه, ۱۴ آذر ۱۳۹۳، ۰۴:۵۰ ب.ظ

این مطلب را در فارس نیوز بخوانید: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930917000028

پاییزی دیگر و تگرگ های بی امان آسمان به زمین سر به فلک کشیده محور هراز !

شاید کمتر کسی پا در جاده فرعی گل زرد گذاشته باشد،جاده ای خاکی که مسیر رسیدن به غار گل زرد و دسترسی آسان گله داران قدیمی منطقه لار و پلور  پلور است.

مقدمه نوشته ام گواه یک حادثه در این مسیر است!

همه در حال آماده سازی تجهیزات پایگاه بودیم و امادگی بالایی برای انجام عملیات داشتیم.

خودروی نجات هم در حال اماده سازی برای پاسخگویی به عملیاتهای احتمالی بود.

جمع هم جمع عملیاتی بود من و خسرو باقری و سجاد آراسته و ...

خسرو با خونسردی تمام میگفت من تو پست باشم حادثه نداریم یا اگرم باشه بخیر میگذره!

از اعتماد به نفسی که داشت خوشم اومد ولی دلم شور میزد و حس میکردم چند روز سخت و عملیاتی را خواهیم داشت.

شارژر گوشی را نیاورده بودم با خودم و دغدغه فکریم شده بود اینکه چجوری گوشی را شارژ کنم که خاموش نشه!

اومدم چنتا عکس و چند صحنه فیلم از آماده سازی خودرو گرفتم و رفتم پیش بچه های راهداری گفتم اقا شارژر کسی داره؟

هیچکس شارژر نداشت و اومدم بیام بیرون یه مزدا دم پایگاه وایساده بود و داشت با خسرو صحبت میکرد.

پرسیدم چی شده سجاد گفت میلاد بجنب کهیه ماشین افتاده تو دره!

تا اینو گفت ناخوداگاه  تصویر یه خودروی سواری مثلا پراید تو ذهنم نقش بست که افتاده ته دره!

سریع سوار امبولانس شدیم و دوربین را روشن کردم.

خسرو و سجاد با نجات رفتن من هم با امبولانس همراه با نورا... زارع به سمت محل حادثه در منطقه گل زرد راهی شدیم.

هوا تاریک تاریک بود و چراغهای چشمک زن خودروی نجات و نور یه خودروی دیگه از دور مشخص بود بارندگی هم ادامه داشت و تگرگ شروع شده بود با شدت کم.

جاده خاکی تبدیل به جاده گلی شده بود و حرکت در اون بسیار خطرناک بود.

به صحنه رسیدیم نزدیک که شدیم از داخل امبولانس نورخودرو را دیدم متوجه شدم کامیون داخل دره افتاده.

هیچ چیز دیگه ای معلوم نبود.

از افرادی که در محل بودن اطلاعاتی گرفتم و گفتن که مصدوم پایین افتاده.

سریع خسرو با یه حلقه طناب خودشو به مصدوم رسوند منم سریع با پتو رفتم بالا سر مصدوم و وضعیتش را بررسی کردیم.

مصدوم بیشتر ترسیده بود و به قیافش میخورد ادیکت باشه × !

نور پرژاکتور خودروی نجات که منطقه را روشن کرد با دیدن صحنه حادثه گرخیدم!

همه شهادت میدادن که تا حالا تصادف این شکلی ندیده بودن و عملیات اینطوری نداشتن!

قضیه از این قرار بود که با روشن شدن منطقه یک غلتک  که به روی کامیون بسته شده بود در دره مشاهده شد.

همه میگفتن چجوری ممکنه خودرو به این سنگینی اون ور دره افتاده باشه!

همه هنگ کرده بودن!

به هر شکلی بود مصدوم را پتو پیچ کردیم  تا دمای بدنش حفظ بشه و سریع روی بسکت تثبیتش کردیم.

نگران این بودم خادیی نکرده غلتک و کامیون یهو به روی ما نیوفتن.

چون واقعا مهار این دو خودرو غیر ممکن بود.

از مردم خواستم از لب دره برن کنار چون ریزش سنگ اذیتمون میکرد.

چند نفر هم از مردم اومدن کمک منطقه شیب دار بود و تا دم امبولانس مصدوم با سر انتقال دادیم.

بالای دره که رسیدم فکر کردم جنگه!

همه اومده بودن از بچه های راهداری و پلیس تا بچه های آب معدنی و محلی ها و ...

انقدر شلوغ بود که  خدا میدونه!  لودر و خودروهای مختلف و آدمهای رنگ و وارنگ که صحنه را نگاه میکردن و ما رو تشویق کردن.

همه خوشحال بودن که مصدومان نجات پیدا کردن.

بردیمشون داخل آمبولانس  اقدامات تکمیلی را انجام دادیم.راننده غلتک هم ازناحیه سر دچار جراحت شدیدی شده بود.

لب جاده دم پایگاه ، بچه های اورژانس منتظر ما بودن که مصدومین را بهشون برسونیم و انتقال بدن به بیمارستان.

سریع به جاده رسیدیم و مصدومین را تحویل بچه های اورژانس دادیم.

نکته جالبش این بود که راننده حافظه کوتاه مدتش دچار اختلال شده بود بیش از صد بار از من پرسید راننده غلتک چی شد؟ خونی که روی سنگها ریخته شده بود مال کی بود؟ منم خداوکیلی دیگه داشتم قاط میزدم :) ولی با ملایمت و مهربانی پاسخشو میدادم تا رنجش خاطری پیش نیاد.

خدا به بچه های 115 رحم کنه که باید این مصدوم پر حرف را تا درمانگاه یا بیمارستان میرسوندن! 

آخر عملیات امداد و نجات را عشقه! شستشوی امبولانس از گل و لای و خون

 

 

  • میلاد صمیمی نعمتی

زلزله تهران افسانه یا واقعیت ؟

میلاد صمیمی نعمتی | چهارشنبه, ۱۲ آذر ۱۳۹۳، ۰۸:۱۰ ب.ظ

شاید بر همگان واضح و شفاف باشد که تهران روزی خواهید لرزید! 

لرزه ای که میلیونها لبخند را در هم می شکند.

لرزه ای که میلیونها قلب را به تپش می اندازد و شاید از تپش باز دارد! 

نفسهایی حبس شود! 

شاید نفسهایی نیز حبس شده باشد در اضطراب روزی نامعلوم! 

روزی به نام زلزله تهران! 

شایعه باشد یا دروغ راست باشد یا حقیقت،حقیقت این است که جامعه آماده و تاب آور در برابر بحران ها و حوادث و سوانح جامعه ما نیست! 

جامعه مضطرب و نگران از چیزی که به دست خودش خطرساز شده است! 

دستی به نام بشریت. دستی به نام انسانها !

بیاییم با آمادگی خود و خانواده هایمان هرکدام با افتخار شعار هر خانواده یک گروه امداد و نجات را بر زبان داشته باشیم!

به امید روزی که شعار هر خانواده یک امدادگر به شعار هر خانواده یک گروه امداد و نجات تغییر کند!

ایمن بمانید 

میلاد صمیمی نعمتی / آذر 93

...............................................................



بیانیه پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله در خصوص شایعه زلزله در تهران 

در طی یکی دو روز اخیر، شایعه ای مبنی بر احتمال وقوع زمین لرزه در تهران قوت گرفته و موجبات نگرانی عده زیادی را فراهم آورده است. همانطور که بارها در موارد مشابه اطلاع رسانی لازم توسط این پژوهشگاه صورت پذیرفته، مجدداً یادآور میگردد که بر اساس دانش کنونی پیش بینی زمانی وقوع زمین لرزه امکانپذیر نیست. 

بدلیل پیچیدگی زیاد پدیده زمین لرزه، تاثیر عوامل بسیار زیاد و غیر قابل اندازه گیری در ایجاد آن، و از همه مهمتر رفتار متفاوت زمین قبل از وقوع زمین لرزه های مختلف، حتی در مواردی که در یک منطقه و روی یک گسل واحد تکرار می شوند، بشر تاکنون موفق به پیش بینی موفقیت آمیز زمان وقوع زمین لرزه با ضریب اطمینان بالا نشده است. در دو سه دهه اخیر، با درک و شناخت بعضی عواملی که قبل از وقوع زمین لرزه روی می دهند (پیش نشانگرها)، تلاش های زیادی برای پیش بینی زمین لرزه بر اساس پیش نشانگرهای مشاهده ای صورت گرفته که تقریباً در هیچ موردی و در هیچ نقطه جهان، پیش بینی کوتاه مدت زمین لرزه، یعنی اعلام وقوع زمین لرزه ساعاتی یا چند روز تا چند هفته قبل از وقوع آن، موفقیت آمیز نبوده است.

متاسفانه عده ای مشاهده پیش نشانگرها را به وقوع قریب الوقوع آن نسبت داده و اقدام به پیش بینی زمین لرزه می کنند که مبنای علمی و منطقی ندارد. تعداد مواردی که پیش نشانگرهای زمین لرزه بخوبی بر وجود آنومالی های قابل توجه دلالت داشته ولیکن زمین لرزه ای اتفاق نیفتاده است، بسیار زیادند. چه بسیار زمین لرزه های بزرگی که بدون داشتن هر گونه پیش نشانگر مشخصی روی داده اند! در هر حال، حتی اگر بتوان چندین پیش نشانگر را هم بطور همزمان مورد پایش قرار داد و در هریک آنومالی هائی را دید، باز هم آنچه غیر قابل تعیین است، زمان وقوع زمین لرزه بر پایه مشاهده چنین پیش نشانگر هائی است. حقیقت آن است که بر پایه مشاهده آنومالی در یک پیش نشانگر خاص، حتی با فرض صحیح بودن تاثیر چنین پیش نشانگری در ایجاد زمین لرزه و صحت روش محاسبه آن، که البته خود جای تردید و بحث فراوان دارد، پیش بینی صورت گرفته برای شهر تهران، هیچ گونه وجاهت و توجیه علمی ندارد و لذا نمی تواند از صحت لازم برخوردار باشد. 

مشاهدات و بررسی های صورت گرفته توسط این پژوهشگاه نیز، هیچگونه تغییر غیر عادی در وضعیت و آهنگ لرزه خیزی در گستره شهر تهران و یا گسل های اطراف آنرا در روز های اخیر نشان نمی دهد. پر واضح است که بر اساس مطالعات لرزه خیزی، لرزه زمین ساخت و تحلیل خطر زمین لرزه، همانطور که بارها نیز اعلام شده است، خطر وقوع زمین لرزه در گستره شهر تهران بالاست و مردم و به ویژه مسئولین همواره باید آمادگی لازم برای مواجه با چنین پدیده طبیعی را داشته باشند. همانگونه که اعلام و پیش بینی وقوع زمانی زمین لرزه در شهر تهران مبنای علمی ندارد، اظهار نظر قطعی در خصوص عدم وقوع زمین لرزه در تهران نیز به همین اندازه غیر علمی است. واقعیت امر، قرار داشتن شهر تهران در زونی لرزه خیز با پتانسیل بالای وقوع زمین لرزه است که هر لحظه امکان رویداد زمین لرزه ای متوسط تا بزرگ در آن وجود دارد. بنابراین چاره ای جز پذیرش آن و مهیا کردن خود برای مواجه با این پدیده طبیعی با بهبود کیفیت ساختمان ها، رعایت اصول و مقررات در ساخت و ساز پایدار و مقاوم در برابر زلزله، آموزش اصول پیشگیری و آمادگی جهت افزایش ایمنی بهنگام وقوع زمین لرزه، توسعه مراکز نجات و امداد و کسب آمادگیها و ظرفیتهای لازم برای مقابله و مدیریت بحران نداریم و بایستی راهبرد اساسی کشور در همین راستا تعریف و مبنای عمل قرار گیرد.

منبع:

 پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله 

  • میلاد صمیمی نعمتی

آخرین ویدیوهای شبکه مستند ایثار

میلاد صمیمی نعمتی | جمعه, ۴ مهر ۱۳۹۳، ۰۲:۳۲ ب.ظ
  • میلاد صمیمی نعمتی

جنبش حفاظت از داوطلبان ما

میلاد صمیمی نعمتی | پنجشنبه, ۳۰ مرداد ۱۳۹۳، ۱۲:۴۰ ق.ظ

Instagram

ثبت نام:  جنبش حفاظت ازداوطلبان ما

protect our volunteers

protectourvolunteers#

شما هم به ما بپیوندید...
ما امدادگران و نجاتگران داوطلب جمعیت صلیب سرخ و هلال احمر خواستار
تضمین ایمنی امدادگران و نجاتگران درحوادث و سوانح مخصوصا سوانح غیر
طبیعی مانند مناقشات داخلی و جنگ در راستای اعتراض به کشته شدن
امدادگر داوطلب در جنگ و مناقشات سوریه،غزه،عراق و دیگر کشورها که به
دست تروریستها و دیگر نیروهای نظامی مورد حمله قرار گرفته اند ضمن
محکوم کردن این جنایات خواستار احترام به قوانین بین المللی در جنگ ها
و مناقشات هستیم.
این یک حرکتی بین المللی در جهت حفاظت از امنیت امدادگران داوطلب
درسراسر جهان میباشد.

  • میلاد صمیمی نعمتی

دوره تخصصی نجات در اوار و ساختمانهای فروریخته قسمت اول

میلاد صمیمی نعمتی | دوشنبه, ۲۰ مرداد ۱۳۹۳، ۰۴:۴۷ ب.ظ
  • میلاد صمیمی نعمتی

آرم و لوگوهای مفید

میلاد صمیمی نعمتی | سه شنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۳، ۰۷:۰۱ ق.ظ

نشان جمعیت هلال احمر/آرم جمعیت هلال احمر/لوگوی جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران

 

 

  • میلاد صمیمی نعمتی

واژگونی و حریق خودروی پراید در محور هراز

میلاد صمیمی نعمتی | يكشنبه, ۱ تیر ۱۳۹۳، ۰۱:۳۱ ق.ظ

PHOTO BY MILAD SAMIMI NAMATI

  • میلاد صمیمی نعمتی

حیف بشوید..به قلم میلاد صمیمی نعمتی

میلاد صمیمی نعمتی | يكشنبه, ۲۱ مهر ۱۳۹۲، ۰۹:۳۹ ب.ظ

زلزله ای به قدرت هشت هزار نفر! پاهای پشت پرده!

امار حرفهای زیادی برای زدن دارند اما خلاصه و صریح بودن آنها باعث شده با توجه به مرجعی که اعلام کننده آن است توجه مردم را به خود جلب کند یکی از مهمترین مراجع اعلام آمار  سازمان پزشکی قانونی میباشد که آمار تصادفات مجروحین تصادفات و کشته شدگان در تصادفات جاده ای را اعلام میکند.

مغز من زلزله زده است!

مثل همیشه!

زلزله ای به بزرگای نزدیک به 8 البته نه هشت ریشتر! هشت هزار نفر!

نزدیک به هشت هزار نفر در پنج ماه اخیر در جاده های کشور جان خود را از دست دادند.

این یک فاجعه است! نه حادثه و نه اتفاق و نه هیچ چیز دیگر!

شاید قتل باشد! قتلی زنجیره ای! قاتل یا قاتلین چه کسانی هستند؟

مدعی العموم کیست؟

قاضی چه کسی است؟

آیا این کشتار در جاده های کشور یک قتل زنجیره ای نیست؟

همیشه پای یک پراید یا یک پژو و شاید هم یک اسکانیا و  هزاران پای دیگر که از انها به جای دستهای پشت پرده باید با نام پاهای پشت پرده نام برد!

پایی که توسط دستهای پشت پرده به کشور باز شد!

دلالان اقتصادی! مافیای خودرو! بدون شک همه ما در عمرمان بارها صحنه های فجیع کشته شدن مردم در سوانح جاده ای را به چشم خود دیده ایم!

سلام به شما شهروند گرامی هم وطن قانون مدار کشور عزیزم..

اینجا جاده است.

رحم ندارد. همکارش خودروی غیر ایمن است آدم‌هایی که قوانین رانندگی را رعایت نمی‌کنند.

می‌کشد.

می‌خواهی جوان باشی یا پیر ...پیر باشی یا جوان...

کشته می‌شوی یا می‌میری.

به همین سادگی بی آنکه گناهی داشته باشی و آگهی فوت و حجله برایت می‌زنند و به قول کوچه بازاری‌ها (آخی طفلی جوون بود حیف شد) البته به قلم من اسان و ساده نیست اینکه به همین سادگی بنویسم کسی کشته میشود! یا میمیرد! خیلی هم سخت و دلخراش و ناراحت کننده است.

هزاران نفر هر روز در جاده های کشور حیف می‌شوند.

حیف لاستیک حیف جاده غیر استاندارد...حیف نبود امکانات و بیمارستان تخصصی حیف پراید و پژو و پیکان و خودروهایی که هیچ استاندار و امنیتی جانی در آن‌ها نداری.

هزاران نفر حیف مافیای خودرو در داخل کشور می‌شوند.

هزاران نفر حیف می‌شوند که فلان پیچ در فلان جاده شاید 500 میلیون خرج اصلاح شدنش باشد ولی حتماً باید تریلیاردها تریلیارد هزینه تلف شود به قیمت جان انسان‌های بی‌گناه...البته این هم حیف 500 میلیون تومان ناقابل می‌شود.

حیف بشوید.چگونه؟فقط کافی است پای خود را روی ماشه بزارید و گلوله ای به نام سرعت را به خودرو و جاده بیافزایید. آماده حیف شدن باشید.یا کنترل خودرو را از دست میدهید یا با موانع جاده برخورد میکنید یا ته دره میروید یا با یک ماشین دیگر برخورد میکنید.انتخاب با شما است!

 

خودکشی در سه سوت! فکر میکند از چشم پلیس مخفی باشد و گاز بدهد سود میکند! جریمه میشوی جریمه ای به سنگینی مرگ !

جوانی پر پر می‌شود.

ببخشید حیف می‌شود.

حیف می‌شوم.نوشتن مفهومی ندارد. پول که انسانیت نمی‌شناسد!

قلب هر انسانی از شنیدن این نوشته به درد می‌آید.

این یکی از امکانات خودروهای پیشرفته داخلی است. اسمش را خون آدم گیری می‌زارم. مثل آبمیوه گیره. با این تفاوت که در داخل پراید صد درصد تضمینی له می‌شوید استخوان‌هایتان می‌شکند. خونتان روی زمین هم می‌ریزد.

از دید مردم صحنه عجیب و شاید حال بهم زنی باشد.

ولی از دید من صحنه ای تکراری است.تکرار حیف شدن آدمهایی مثل خودم!

سناریویی تکراری است پراید و پراید پراید و پژو پراید و وانت وانت و پراید اتوبوس و پراید پراید و کامیون کامیون و پراید.

همه هم یا می‌میرند یا له می‌شوند و یا میکشنند یا قطع نخاع می‌شوند شانس بیاورند زنده می‌مانند. اما حد اقل با دستی شکسته یا صورتی دفورمه...

این‌ها مزیتهای خودروی پراید و امثال اون هست که متاسفانه تبدیل به صحنه تکراری و درد آور برای ما است.

) مطمئنم تولید کنندگان این خودروها تاکنون داخل این خودرو گیر نکردن. مثلا مدیر عامل فلان شرکت خودرو ساز را تصور کنید خود قربانی خودروی پراید یا امثال آن شود. مثال را عمیق تر میکنم.

مدیر عامل شرکت بوووق داخل خودروی پژو یا سمند یا پراید که خود تولید کرده گیر کرده است و پر پر شدن عزیزانش را میبیند! 

شاید خود هم پر کشید!

فاتحه ای میخوانیم! تمام میشود میرود! حتما به خود هم رحم نمیکنند!

عده ای توجیه میکنند میگویند سرعت مجاز باشد و قوانین و مقررات رعایت شود هیچ اتفاقی نمی افتد.

ایمنی خودروهای ما خوب است اینها بهانه است.

چه بسیار آدمهایی که بی گناه و بی گناه و بی گناه قربانی حوادث جاده ای شدند.

چه چشمهایی که در لحظات اخر عمرشان با نگاهی نا امید به چشمان ما خیره بودند و با این دنیا خداحافظی کردن.

مردم...

اینها داستان نیست حقیقتی است که برای ما تکراری شده تکرار غم انگیز مرگ هموطنانمان

اینها که نوشتم غم من تنها نیست غم چندیدن هزار شاید هم میلیونها آدمی باشد که در سیستم امداد و نجات و مدیریت حوادث و سوانح و بحرانها نقشی دارند از نزدیک این صحنه های تلخ را دیده اند  و برای کاهش آنها تمام تلاش خود را کرده ایم.

غم ان پلیسی است که وقتی جنازه کودکی را لای آهنهای پاره پاره میبیند اشک از چشمانش جاری میشود.

غم امدادگرانی است که بارها و بارها جنازه های سوخته و متلاشی هزاران آدم را از زیر آوار تصادفات جاده ای بیرون کشیده اند! زنده! مرده! 

غم انهایی است که زنده زنده مردند! هرچه مینویسم دردم ارام نمیشود!

پراید که خودروی ملی نیست مطمئنم هیچ ایرانی به این خودرو افتخار هم نمی‌کند.

آقایان خودروساز! لطفا استعفا دهید! 

بیشتر بنویسم فاتحه من را هم باید داخل یکی از این خودروها بخوانید...نمی‌نویسم تا ایمن بمانم...صمیمی...

  • میلاد صمیمی نعمتی

بنفشه حسنی امدادگر هلال احمر همدان در گذشت

میلاد صمیمی نعمتی | يكشنبه, ۲۱ مهر ۱۳۹۲، ۱۲:۰۲ ق.ظ

غیرت و مردانگی مهارت و تخصص همه و همه جمع میشود در روحی بزرگ به بزرگی بانوی توانای هلال احمر مرحومه بنفشه حسنی.

سعی کردم متنی بنویسم.

برای مردم وطنم.

قلمم نمینویسد.

فقط میگویم اورفت

در راهی که برای مردم وطنم بود.

باز هم جاده…


باز هم مرگ…

بازهم یکی از ما…

اشک راه هوا را بست… 

 

(عکاس کریمی کردستان)

  • میلاد صمیمی نعمتی

اکسپایر...به قلم میلاد صمیمی نعمتی

میلاد صمیمی نعمتی | پنجشنبه, ۲۳ خرداد ۱۳۹۲، ۰۱:۴۰ ق.ظ

میلاد کجایی حرکت کردین؟
سلام پرویز جان آره تو راهیم.
شما کجایین؟
نزدیک محل حادثه

 

 

 


میلاد احتمالا فوتی داره ست نجات هم میخواد میگن سه نفر زیر ماشین گیر کرده.
گفتم نگران نباش داریم خودمون رو میرسونیم ترافیک زیاده...

  • میلاد صمیمی نعمتی